اساس شهرهاى ايران است، حكومت نظامى قرار دادى؛ باقى آن هم حكومت نظامى؛
يعنى الآن نظامى، ايران را دارد اداره مىكند. حالا هم از قرارى كه گفتند بناست كه يك نظامى نخست وزير بشود؛ فريدون جم را مىگويند مىخواهد نخست وزير بشود، اين هم يك نظامى است. اينها نمىتوانند ادامه حيات بدهند. شاه نمىتواند ادامه حياتش را بدهد الّا زير پرچم نظام و زير سرنيزه نظاميها كه دنبالش سرنيزه امريكايىها است. اگر سرنيزه امريكايى نباشد، معلوم نيست نظام ايران الآن آن طور انقياد را داشته باشد. آن هم بيدار شده، آن هم آدم است، آن هم ايرانى، آن هم دارد مىبيند كه در ايران چه مىگذرد. روزى نيست كه دريك شهرى يك صدايى درنيايد. به مجردى [كه] صدا درآيد مىزنند، مىكشند، چه مىكنند.
ادعاى حقوق بشر، وسيله غارت ملل ضعيف
با اين وضعى كه ايران دارد، با اين اغتشاشى كه الآن در ايران هست؛ و اين دوَل بزرگ هم كه بشر دوست! حقوق بشر! همهاش شعر. همه اين حرفهايى كه اين دولتهاى بزرگ مىزنند و جامعههايى درست كردهاند براى حقوق بشر، براى امنيت، براى چه، نه امنيتشان به امنيت آدم مىبرد و نه حفظ حقوق بشرشان به حفظ حقوق آدم مىبرد همهاش براى اين است كه اين ملل ضعيف را ببلعند. اين همه مساعى كه ملاحظه مىكنيد در هر يك اين ابرقدرتها، يك صدايى است، يك نظامى هست، نظام اين است كه اين بلاد شرق را، بلاد ضعيف را، اينها ببلعند.
در شرق چون مخازن زياد است، مخازن نفتْ زياد در شرق هست مثل كويت، مثل حجاز، مثل ايران، در اينجا اين طور مخازن هست، آن خارجيها تمام چشمشان دوخته شده است به اين مخازن ما و دارند مجانى مىبرند، همين طورى. شما خيال مىكنيد كه امريكا پول به ايران مىدهد؟ امريكا براى خودش در ايران پايگاه درست مىكند. اين اسلحههايى كه مىگويند فروختند به ايران، به جاى نفت دادند. اين اسلحهها همانهايى است كه اينها مىخواهند در ايران باشد، و پايگاه باشد كه مبادا