مضروب و مجروح مىگردند و به زندان افكنده مىشوند. شاه اقتصاد ما را از ميان برده و درآمد حاصل از نفت را كه ثروت آينده مردم ماست تبذير مىكند و آن را براى خريد اسلحههايى به كار مىبرد كه جنبه تجملى و قيمتهاى سرسام آور دارد و اين امر به استقلال ايران صدمه مىزند. من مخالف شاه هستم؛ درست به دليل آنكه سياست وى كه وابسته به قدرتهاى خارجى است، پيشرفت مردم را در معرض خطر قرار مىدهد. هنگامى كه شاه ادعا مىكند كه ايران را به مرز «تمدن بزرگ» مىرساند، دروغ مىگويد و اين مطلب را بهانه قرار داده است تا ريشه استقلال مملكت را قطع كند و خون مردم را جارى سازد. كارگران، كشاورزان، دانشجويان، كسبه و زنان و مردان عليه قدرت ارتجاعى و گذشته گرايى وى مبارزه مىكنند. به دليل اين واقعيتهاى غير قابل بحث است كه شاه كوشش مىكند موضع مخالف ما را در قبال رژيمش وارونه جلوه دهد و ما را مخالف تمدن و گذشتهگرا قلمداد كند. اگر ما موفق به سرنگون كردن رژيم او شويم، او براى كارهايى كه بر ضد پيشرفت و ترقى اقتصادى و فرهنگى مردم كرده است محاكمه خواهد شد؛ و آن روز تمامى عالم از جنايات وى آگاه خواهند گرديد.
[شاه شما را مخالف با تمدن قلمداد مىكند؛ شما نيز همين اتهام را به شاه برمىگردانيد و اين مطلب لزوماً قانعكننده نيست. لطفاً ممكن است موضع و موقع خود را راجع به سه موضوع اصلى ايران بيان بفرماييد: اصلاحات ارضى، صنعتى كردن مملكت، و زنان]
- هدف از اصلاحات ارضى شاه، خصوصاً اين بود كه بازارى براى كشورهاى خارجى، خصوصاً امريكا، ايجاد كند. اما اصلاحات ارضىاى كه ما خواستارش هستيم، كشاورز را از محصول كارش بهرهمند خواهد ساخت و مالكانى را كه بر خلاف قوانين اسلامى عمل كردهاند مجازات خواهد كرد.
[زمينهايى كه گرفتهاند، به مالكان قديمىاش برگردانيده خواهد شد؟]
- مسلماً نه، درست همين مالكان در طول سالها درآمدهايى را روى هم انباشته بودند، بىآنكه مقررات اسلام را در خصوص توزيع آنها اجرا نمايند. بدين ترتيب ثروتى را كه حق جامعه بوده و بايد به جامعه برسد در نزد خود نگه داشته و بر خلاف قوانين اسلامى