responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 245

منتفى شد. بعد ايشان وكيل مى‌شد. هر وقت هم كه ايشان وكيل مى‌خواست بشود، وكيل اول؛ در تهران وكيل اول مدرس بود. ايشان در مقابل ظلمْ تنها مى‌ايستاد و صحبت مى‌كرد، و اشخاص ديگرى از قبيل ملك الشعرا و ديگران همه دنبال او بودند اما او بود كه مى‌ايستاد و بر خلاف ظلم، بر خلاف تعديات آن شخص، صحبت مى‌كرد. يك اولتيماتوم در همان وقت دولت روسيه فرستاد براى ايران و سربازش هم- سالداتش‌ [1] هم، به اصطلاح خودشان- تا قزوين آمدند و آنها از ايران (من حالا يادم نيست چه مى‌خواستند، اين تو [ى‌] تاريخ است) يك مطلبى را مى‌خواستند كه تقريباً اسارت ايران بود و مى‌گفتند بايد از مجلس بگذرد. آن را به مجلس بردند و همه اهل مجلس ماندند كه چه بايد بكنند؛ ساكت كه چه بكنند. در يك مجله خارجى نوشته است كه يك روحانى با دست لرزان آمد پشت تريبون ايستاد و گفت: حالا كه ما بناست از بين برويم، چرا خودمان از بين ببريم خودمان را؟ رأى مخالف داد. بقيه جرأت پيدا كردند و رأى مخالف [دادند]؛ رد كردند اولتيماتوم را. آنها هم هيچ غلطى نكردند. بناى سياسيون هم همين معناست كه يك چيزى را تشر مى‌زنند ببينند طرف چه جورى است؛ اگر چنانچه طرف ايستاد مقابلشان، اينها عقب مى‌زنند و اگر چنانچه نه، آن بيچاره عقب رفت، اينها هم جلو مى‌آيند. حيوانات هم همين جورند. حيوانات هم همين خصوصيات را دارند كه اول مى‌آيد جلو ببيند اين چه آدمى است. اگر اين آدم ايستاد دستش را بلند كرد، فرار مى‌كند. اگر اين فرار كرد، دنبالش مى‌كند. اين خوى حيوانى است. آن هم باز يك روحانى بود كه در مقابل يك همچو قدرت بزرگ، يك چنين قدرتِ شوروىِ بزرگ ايستاد. به اصطلاحِ آن، با دست لرزان گفت: حالا كه ما بناست از بين برويم، چرا خودمان خودمان را از بين ببريم؟ رأى مخالف داد، ديگران هم جرأت كردند رأى مخالف دادند. شما اين روحانى را نبايد قدرش را بدانيد؟ اينها نهضتها ...

اين نهضت آخرى هم كه منتهى شد به 15 خرداد و اين همه كشته دادند مردم، اين هم‌


[1] كلمه‌اى است روسى به معنى سرباز.

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 245
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست