آقايان، از دوسه نفرشان، در يك روز مسائلى را كه دارند، در وزارتخانهشان كه هستند و كارهايى را كه براى مردم انجام دادند، كارهايى را كه جمهورى اسلامى براى مردم در اين چند سال با اين همه گرفتاريها كه دارند انجام دادهاند، اين بايد گفته بشود كه مردم بفهمند كه در اين چند سال با همه گرفتاريها چه شده، برايشان چه كرده است دولت. اين يك مطلبى بود كه بايد عرض كنم كه. ما قصور كرديم در آن و بايد جبران بكنيم.
سپردن امور به مردم و نظارت دولت
مطلب ديگر اين است- كه خوب شما هم مىدانيد- كه مردم اين دولت را و اين جمهورى را بپا كردند و آن هم، نه همه مردم؛ اين مردم پابرهنه، اين بازارى و اين متوسطين و اين محرومين. فشار روى اينها بوده است، يعنى فشار انقلاب روى دوش اين محرومين بوده. اگر در خيابانها، در تظاهراتى كه مردم كردند در زمان رژيم سابق و بعد از او در اوايل انقلاب، اگر يك كسى بررسى كرده بود مىديد كه در بين اينها از آنهايى كه مرفهاند چند نفرند و محرومين چقدرند؟ محروميناند كه اين كار را كردند. بنا بر اين، دولت شما دولت محرومين است، يعنى، بايد براى محرومين كار بكنيد. و از امورى كه لازم است عرض كنم، اين است كه شما مىدانيد و ذكر هم كرديد كه دولت بدون پشتيبانى مردم نمىتواند كار انجام بدهد. يعنى آن دولتهايى مىتوانستند بدون پشتيبانى مردم انجام بدهند- كه كارشان را انجام بدهند- كه براى مردم نمىخواستند كار كنند؛ آنها مىخواستند براى اربابهاى خودشان كار بكنند، و روى آن مبنا مجهز براى آن جهت بودند. اما كارى به اين نداشتند كه حالا در بلوچستان چه مىگذرد، در كرمان چه مىگذرد، در جاهاى ديگر چه مىگذرد؟ به آن كارى نداشتند. و شما كه مىخواهيد براى همه خدمت بكنيد، براى چهل ميليون جمعيت، يك دولت محدود نمىتواند كار بكند، بايد چهل ميليون جمعيت را در صحنه نگه دارد. و نگهدارى به اين است كه شما بازار را مىخواهيد نگه داريد، بازار را شريك كنيد در كارها، بازار را كنار نگذاريد. يعنى، كارهايى كه از بازار نمىآيد و معلوم است كه نمىتواند بازار انجام بدهد، آن كارها را