همه شما آقايان جزء اعلام و بزرگان هستيد، اما مسائلى كه مىفرماييد، من بايد از شما رهنمود بگيرم و حساب اين نيست كه من به شما رهنمود بدهم. عقيده من بر اين است كه ما بايد مشكلات كشور را روى هم حساب كنيم و همه مىدانيم كه هيچ كشورى مثل ايران مبتلا به قدرتها نيست و شما اگر چند دولت را استثنا كنيد، بقيه يا مستقيم يا غير مستقيم با ما مخالفاند، چون يك دولت اسلامى كه با طرز تفكر خودشان موافق باشد، در ايران به وجود نيامده است و دستشان از ايران كوتاه شده است. از اين جهت، با هر وسيلهاى مشغول مىباشند تا صدمهاى به ايران بزنند. و مخالفت آنها با اسلام است، منتها مستقيماً نمىگويند ما با اسلام مخالفيم، مىگويند: «با اينها كه ارتجاعى هستند مخالفيم، با آخوندهايى كه حكومت ايران را قبضه كردهاند، مخالفيم». در عين حال مىبينيد آن همه تبليغاتى كه عليه ما شده و مىشود و خواهد شد، در مردم تأثير چندانى نكرده است. اگر تأثير كرده بود، آثارش پيدا مىشد، در حالى كه روز قدس نمونه بود و مىبينيد كه مردم اين گونه در صحنه حاضرند. مسلم، آنها كه منافعشان را از دست دادهاند، آنها كه دستشان از حكومت كوتاه شده و آنها كه مىخواستند سلطنت را برگردانند و نشد، با ما مخالفاند، چه در داخل و چه در خارج.
اجتناب ناپذير بودن بعضى خلافها در حكومت
در شرايط فعلى، ما بايد وحدتمان را حفظ كنيم تا تمام كارها درست شود. البته در