است، مثل «الحَمدُ لَكَ و النعمَة لك» و «حمد» را اختصاص مىدهد به ذات مقدس، همچنين نعمت را؛ و نفى شريك مىكند. و اين نزد اهل معرفت غايت توحيد است. و به اين معناست كه هر حمدى و هر نعمتى كه در جهان هستى تحقق يابد حمد خدا و نعمت خداست بدون شريك. و در هر موقف و مشعرى و وقوف و حركتى و سكون و عملى، اين مطلب و مقصد اعلى جارى است. و خلاف آن، «شرك» به معناى اعم است، كه همه ما كوردلان به آن مبتلا هستيم. بگذارم و بگذرم.
و از همه ابعاد آن مهجورتر و مورد غفلتتر، بُعد سياسى اين مناسك عظيم است كه دست خيانتكاران براى مهجوريت آن بيشتر در كار بوده و هست و خواهد بود. و مسلمانان امروز و در اين عصر- كه عصر جنگل است- بيشتر از هر زمان موظف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند؛ زيرا بازيگران بين المللى با اغفال مسلمين و عقب نگه داشتن آنان از يك سو، و عمال سودجوى آنان از سوى ديگر، و غفلتزدگان نادان از طرفى، و آخوندهاى دربارى يا كج فهم از سوى ديگر، و متنسكان جاهل [1] از يك طرف، دانسته يا ندانسته پشت در پشت هم ايستاده و در محو اين بُعد سرنوشتساز و نجات دهنده مظلومان در فعاليت هستند. و لازم است متعهدان و بيداران و دلسوزان براى غربت اسلام و مهجوريت اين بعد در احكام اسلام، بويژه حج كه اين بعد در آن ظاهرتر و مؤثرتر است، با قلم و بيان و گفتار و نوشتار به كوشش برخيزند؛ خصوصاً در ايام مراسم حج، كه پس از اين مراسم عظيم انسانها مىتوانند در شهر و ديار خود با توجه به اين بُعد عظيم مسلمانان و مظلومان جهان را بيدار، و براى خروج مظلومان جهان از تحت فشارهاى روز افزون ستمگران مدعى حمايت از صلح به حركت وادارند. و پر واضح است كه اگر در اين كنگره عظيم جهانى، كه همه اقشار ملتهاى مظلوم اسلامى از هر مذهب و ملت و داراى هر زبان و مسلك و هر رنگ و قشر، ولى با زىّ واحد و لباس مشابه، دور از هر آلايش و آرايش، اجتماع نمودهاند مسائل اساسى اسلام و مسلمين و