بلند مىشود، از ايران هم بلند مىشود، يك صداست، انسان مىفهمد يك حلقوم است دارد اين حرفها را مىزند. اينهايى كه اهل خود ايران هستند و رفتند بيرون، اينها با ملت خوب هستند؟ صلاح ملت را مىبينند؟ آن كه با عراق مىسازد، صلاح ملت را مىبيند؟
آن كه با امريكا دوست است، صلاح ملت ما را مىخواهد؟ خوب! ما مىدانيم اين جورى نيست اينها اصلاح كنند خودشان را. آن كه مىتواند، خودش را اصلاح كند، اين قدر خباثت به خرج ندهد، اصلاح كند خودش را، يك قدر توجه كند به مسائل، توجه كند به حقايق اسلام، ببيند كه پيغمبر در وقتى كه مبعوث شد- يك نفر آدم، مخالفش همه- با پافشارى و استقامت كارش را راه انداخت. ملت ما كه نمىترسند. شما چند نفر نشستهايد آنجا مىترسيد، هى القاى ترس مىكنيد، القاى رعب مىكنيد. كسانى كه هيچ دخالت در هيچ چيز نداشتند، كسانى كه آن روزى كه انقلاب پيروز شد دنبال اين بودند كه براى خلاف انقلاب اسلحه جمع كنند، براى شكست انقلاب، آنهايى كه نشستهاند و روابطشان را با امريكا محكم كردهاند- و از اول بود و حالا هم هست و خواهد بود- اينها توجه به اين ندارند كه با اين اراجيفى كه اينها دارند اين ملت تغيير نمىكند.
پاسخگويى به فرياد استغاثه مسلمين
ما عالمگيرى نمىخواهيم بكنيم كه شما ما را مىترسانيد كه نمىشود عالم را گرفت. ما مىخواهيم به درد مسلمانها برسيم، توانستيم به دردشان برسيم، توانستيم؛ نتوانستيم، اجرش را داريم. ما مىخواهيم به درد ملت عراق برسيم. اين ملت عراق مظلوم كه دارد خرد مىشود زير پاى اين ظالم و ظالمها، ما مىخواهيم به درد اينها برسيم. مسلمان نبايد به درد مسلمان برسد؟ اسلام حدود دارد؟ ما درد اينها را مىخواهيم ببينيم چى است.
اينها فرياد «يا للمسلمين» دارند مىزنند، ما جواب بايد بدهيم. ملت عراق دارد خرد مىشود زير پاى اين خبيث. ما پيش خدا جواب بايد بدهيم. ما دفاع داريم مىكنيم از حق اسلام، ما دفاع داريم مىكنيم از حق مسلمين. ما جنگ نمىخواهيم بكنيم، از اول هم