بِالْكَىّ؛ [1] بايد ببرند، داغ كنند تا درست بشود جامعه. بايد آنهايى كه فاسد هستند، از آن بيرون ريخته بشوند؛ جنبه رحمت است همهاش. منتها آقايان، بعضىها خيال مىكنند كه همان رحمت اين است كه به آن مهلت بدهند تا بكشد آدمها را. اين رحمت است؟ از حبسها بيرونشان كنيد تا بريزند مردم را بكشند، اين رحمت است؟ شما روى قرآن عمل كنيد. قرآن با اشخاصى كه مسلمند و معتقدند و ايمان به خدا دارند، به برادرى رفتار مىكند. با اشخاصى كه بر خلاف اين هستند آنها را مىگويد بكشيد، بزنيد، حبس كنيد؛ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ. شما همان طرفش را گرفتيد، زمين هم مىخوريد. ما، اگر بنا باشد اسلام را به يك طرفش قبول داشته باشيم، همان جنبه باصطلاح شما رحمت، من همه جنبههايش را رحمت مىدانم، اما آنكه شما خيال مىكنيد كه آن جنبهاش رحمت است كه دزدها را بيرونشان كنيم، مفسدها را بيرون كنيم، آدمكشها را بيرون كنيم، دست برداريد از اين طور رحمتهايى كه شما توهّم مىكنيد. اينها رحمت نيست، اينها مخالف خداست، مخالفت با خداست. شما آقايان، بايد بگوييد مسائل را، در بلاد خودتان كه رفتيد، مسائلى كه خدا فرموده است، بگوييد. أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ؛[2] اين را بايد به مردم حالى كنيد كه معنىاش چى است. ما بايد چه بكنيم با آنها؟ آنهايى كه هَجمه كردند به همه بلاد اسلامى و دارند همه چيز بلاد اسلامى را از بين مىبرند.
سيره ائمه اطهار (ع) در مبارزه با ظلم و مفاسد
از آن ور آخوندهاى درباريشان تبليغ مىكنند و افساد مىكنند و بر ضد اسلام حرفها مىزنند، تفرقه مىاندازند بين مسلمين؛ از آن طرف هم، آنها به جان مردم افتادهاند و همه چيزشان را دارند مىبرند. و ما هم كنار بنشينيم، تماشا كنيم؛ ما تماشاچى هستيم! ما چه كارى به اين كارها داريم! ما مىرويم نمازمان را مىخوانيم و روزهمان را مىگيريم و تمام شد! تكليف همين است؟! امير المؤمنين همين بود؟ سيد الشهدا، اگر اين فكر را مىكرد كه نمىرفت به كربلا، با يك عدد معدودى. اين فكر را نمىكرد، اين فكر
[1] «آخر الدواء الكي» آخرين راه درمان، داغ كردن است
[2] سوره فتح، آيه 29: «بر كافران، بسيار قويدل و سخت و با يكديگر بسيار مهربانند».