تا پيروزى»، اين طور نيست كه اينها يك امرى بر خلاف قرآن مىگويند. اين يك ذرهاى است، يك رشحهاى است از آنكه قرآن مىگويد. آنى كه قرآن مىگويد، بيشتر از اين حرفهاست. اين كه ما مىگوييم، به اندازه حدود خودمان مىگوييم. ما چون امروز با- فرض كنيد كه- صدام يا با كسانى كه مؤيد صدام هستند جنگ داريم، در اين محيط ناقص، مىگوييم كه «جنگ جنگ تا پيروزى».
ريشه قرآنى شعار «جنگ جنگ تا پيروزى»
خداى تبارك و تعالى، چون نظرش به اول و آخر است- تا آخر نظر دارد- مىگويد كه «جنگ تا رفع فتنه». غايت، رفع فتنه است؛ يعنى، اگر ما پيروز هم بشويم يك كمى فتنه را كم كرديم، اگر ما به جاى ديگر هم پيروز بشويم، باز يك جاى كمى پيروزى حاصل شده است. اگر همه دنيا را هم ما فرض كنيد كه جنگ بكنيم و پيروز بشويم، باز همه دنياى عصر خودمان را پيروزى درست كرديم. و قرآن اين را نمىگويد، قرآن مىگويد: «جنگ تا رفع فتنه»؛ بايد رفع فتنه از عالم بشود. بنا بر اين غلطفهمى است از قرآن كه كسى خيال كند كه قرآن نگفته است «جنگ جنگ تا پيروزى». قرآن گفته است، بالاتر از اين را گفته، اسلام هم گفته است و بالاتر از اين را گفته است. و رحمت است اين، نه اين است كه نقمتى [1] بر مردم است، يك رحمتى است بر تمام بشر، كه خداى تبارك و تعالى مردم را دعوت به مقاتله كرده است، نه اين كه خداى تبارك و تعالى مىخواهد زحمتى براى مردم ايجاد كند؛ مىخواهد رحمت درست كند، توسعه رحمت مىخواهد عنايت كند.
بنا بر اين، نبايد از قرآن سوء استفاده كرد و آنهايى كه با رژيم ما مخالف هستند، بگويند:
اين مخالف قرآن است؛ يا آخوندهاى دربارى بگويند: اين مخالف قرآن است؛ يا آخوندهاى بدتر از آخوندهاى دربارى بگويند: اين مخالف قرآن است. خير! اين موافق قرآن است. و اگر كسى بگويد كه: با فاسد جنگ نكنيد، مخالف قرآن است؛ اگر كسى بگويد: فتنه را با جنگ رفع نكنيد، مخالف قرآن است. و ما بحمد الله، جوانهايمان الآن