مىكردند و مىكنند كه اسلام از سياست منزه است و يك شخص مسلمان نبايد در سياست دخالت كند. چپاولگران حيلهگر كوشش كردند به دست عمال به اصطلاح روشنفكرِ خود اسلام را همچون مسيحيت منحرف به انزوا كشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادى محبوس كنند؛ و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج منزوى، و مقدسين از توده را سرگرم ذكر و دعا، و جوانان عزيز را سرگرم عيش و نوش، از صحنه امور سياسى و اجتماعى و اهتمام به امور مسلمين و گرفتارى بلاد اسلامى خارج نمايند. و در اين امر توفيق بسزايى پيدا كردند. و از اين جهالت و غفلت ما سوء استفاده نمودند، و بلاد مسلمين را يا مستعمره خويش نمودند و يا به استثمار كشيدند؛ و بسيارى از سلاطين و حكام مسلمين را استخدام نموده، و با دست آنان ملتها را به استضعاف و استثمار كشاندند؛ و وابستگى و فقر و فاقه و پيامدهاى آنها گريبانگير تودههاى دربند گرديد. و اكنون نيز مسلمين به غفلت خود و عمال استعمار به تبليغات خود و ابرقدرتها به سلطه و چپاول خود ادامه مىدهند؛ و آخوندهاى مزدور و دربارى به عقب نگه داشتن مسلمانان و جهالت و غفلت آنان دامنمىزنند. و إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ.
3- از جمله مسائلى كه به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هيچ گونه فعاليت براى خروج از قيد و بند استعمارگران را نمىدهد و آنان را به حال ركود و عقب افتادگى نگاه مىدارد، تبليغات همه جانبهاى است كه غربزدگان و شرقزدگان، يا به امر ابرقدرتها، يا با كوتاه نظرى خود، در سراسر كشورهاى اسلامى و استضعافى به راه انداختهاند و مىاندازند. و آن است كه علم و تمدن و پيشرفت مختص به دو جناح امپرياليزم و كمونيسم است؛ و آنان، خصوصاً غربيها و اخيراً امريكاييها، نژاد برتر هستند، و ديگران نژاد پست و ناقص هستند؛ و ترقى آنان در اثر والا نژادى آنان است؛ و عقب افتادگى اينان در اثر نقص نژادى است! و به تعبير ديگر، آنان انسانهاى تكامل يافته هستند؛ و اينان در حال تكامل، كه پس از ميليونها سال به تكامل نسبى مىرسند. پس، كوشش براى پيشرفت بيفايده است. و آزادگان يا بايد وابسته به سرمايه دارى غرب باشند، و يا كمونيسم شرق. و به بيان ديگر، ما از خود هيچ نداريم، و بايد همه چيز را از ابرقدرتهاى غرب يا