حوزهها اين گونه بود. علوم رياضى يا ساير علوم يا نبود يا كم بود. اصولًا كسى به اين فكر نبود كه چه چيزهايى باشد و چه چيزهايى نباشد. حركت در حوزهها نبود. حوزه كسى را به عنوان مبلّغ اعزام نمىكرد. البته افراد، خودشان براى تبليغ مىرفتند ولى حوزه كسى را نمىفرستاد. اعزام به خارج كه در ذهنها نبود و هيچ كس هم فكر نمىكرد كه امكان دارد كسى را به خارج فرستاد. ولى بحمد اللَّه امروز در حوزهها اين مسائل حل شده است. من باز عرض مىكنم كه فقه را نبايد فراموش كرد. فقه به همان صورتى كه بوده است بايد باشد. «فقه جواهرى» بايد تقويت شود. بايد حوزهها وقت وافرشان را صرف فقه و اصول و فلسفه و مباحثه كنند زيرا فقه در رأس دروس است، ولى مسائل ديگر هم مهم است كه بايد به آنها عمل شود.
صدور انقلاب با تبليغ بر اساس معنويت
وضع تبليغات بايد متناسب با نيازها و وضع حوزهها باشد. بايد آقايان توجه داشته باشند، هميشه دنبال مسائل واقعى بروند. كتابهايى را كه مىخواهيد منتشر كنيد، حتماً بدهيد عدهاى از فضلا بخوانند و نظر دهند و خودتان دقيقاً بررسى كنيد. اعزام مبلّغ از امور بسيار لازم است كه بايد با دقت عمل شود. ما كه مىگوييم مىخواهيم انقلابمان را صادر كنيم، نمىخواهيم با شمشير باشد بلكه مىخواهيم با تبليغ باشد. ما مىخواهيم تبليغات گستردهاى را كه كمونيستها و ديگران بر ضد اسلام مىكنند، با تبليغات صحيح خنثى كنيم، و بگوييم كه اسلام همه چيز دارد. اسلام مثل مسيحيت كنونى نيست. از اول نقشه بود كه اسلام را مثل مسيحيت كه در كليسا محبوس است، در مدرسهها محبوس كنند. متأسفانه خودمان به اين نوع تفكر كمك كرديم. به زبان آوردن كلمه «سياست» جرم بود براى اينكه، القا كرده بودند كه سياست مال منحرفين است. اصولًا اساس اسلام از سياست است. به وسيله پيغمبر اسلام و پس از آن تا مدتها حكومت تشكيل داده مىشد، و آنها تمام امور سياسى را در دست مىگرفتند، لكن در زمان ما كلمه و لغت سياست را نمىشد به كار برد. شما يادتان نيست در قديم وضع خاصى بود. فلسفه و