بلكه مقدمه و راهگشاى منازل سالكين است. در هر صورت با روح انكار نتوان راهى به سوى معرفت يافت.
آنان كه انكار مقامات عارفان و منازل سالكان كنند، چون خودخواه و خودپسند هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نكنند و انكار آن كنند تا به خودخواهى و خودبينىشان خدشه وارد نشود «مادر بُتها بُتِ نفس شماست»
مادر بُتها بُتِ نفس شماست
زان كه آن بُت مار و اين بُت اژدهاست
[1] تا اين بت بزرگ و شيطان قوى از ميان برداشته نشود راهى به سوى او- جلّ و علا- نيست، و هيهات كه اين بت شكسته و اين شيطان رام گردد. از معصوم نقل شده كه:
از اين نقل معلوم شود كه هر كس را هر چه بزرگ مرتبت باشد شيطانى است و اولياى خدا موفق شدهاند به مهار كردن بلكه مؤمن نمودن آن.
مىدانى شيطان با پدر بزرگ ما آدم- صفىُّ اللَّه- چه كرد؟ او را از جوار حق فرو كشيد و پس از وسوسه شيطان و نزديكى به شجره- كه شايد نفس باشد يا بعض مظاهر آن- فرمان اهْبِطُوا[3] رسيد و منشأ همه فسادها و عداوتها شد، آدم- عليه السلام- با دستگيرى حق تعالى توبه كرد و خداوند او را صفىّ خود فرمود، من و تو نيز كه مبتلاى به شجره ابليسيه هستيم بايد توبه كنيم و از حق- جلّ و علا- در خلوت و جلوت بخواهيم با استغاثه كه دست گيرد به هر وسيله كه خواهد و ما را نيز به توبه رساند بلكه از اصطفاء آدمى بهرهاى گيريم. و اين نتواند بود مگر با مجاهدت و ترك شجره ابليس با همه شاخهها و اوراق و ريشههاى آن كه در وجود ما منتشر و هر روز محكمتر و توسعهدارتر مىشود.
با تعلُّق به شجره خبيثه و شاخهها و ريشههاى آن بىشك نتوان راهى به مقصد پيدا كرد و ابليس همين تهديد را كرد و بسيار موفق بود. و جز معدودى از عباد اللَّه صالحين و
[2] «شيطان من، به دست من ايمان آورد». روايت شده كه پيغمبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله- فرمود: «
ما مِنْكُمْ إلَّا وَ لَهُ شيطان»
هر يك از شما شيطانى دارد، از حضرت پرسيدند: آيا تو نيز شيطان دارى؟ فرمود: «من نيز شيطان دارم لكن شيطان من، بدست من ايمان آورد». علم اليقين 1: 282، كنز العمّال 1: 247/ 1243