در ايران هستند، يا يك انسانهايى در ايران هستند، با ايران به اينكه عنوان اسلامى پيدا كرده است. و الّا اين ايران بوده زمان محمد رضا، زمان ديگر با آن مخالفت نداشتند، بلكه موافقت هم داشتند. براى اينكه، آن ايران، ايرانى بود كه در دست آنها بود و درخواست آنها بود، اما ايرانى كه در دست آنها نباشد و مخالف با آنها باشد و خواست آنها را نخواهد انجام بدهد، آنها اين ايران را نمىخواهند و به عنوان ايران، اسلام را دارند مىكوبند.
تبليغات مسموم عليه نظام اسلامى ايران
و ما بايد هر چه بيشتر مسئله تبليغاتمان را- خصوصاً در خارج- بايد دولتها و بايد ملت هر چه بيشتر تبليغات را به آن دامنبزنند در مقابل آن تبليغاتى كه الآن در دنيا هست. شما ببينيد در همين دهه فجر و در بيست و دو بهمن كه آن جمعيت عجيب و غريب در صحنه بود، قبلش بعضى از اين ايرانيهايى كه بيرون رفتند، فرار كردند، اينها يك شيوه خاصى دارند، مىگويند كه مردم بيرون نياييد. دنبال او هر چه بيرون آمده باشد آنها كار ندارند. بعد مىگويند كه ديديد هيچ كس بيرون نيامد. وضعشان اين طورى شده. يك جور شكستخوردگى مفتضحانهاى هست كه مبتذل شده است. يك كلمه، خوب، بيرون نيايد، كه معلوم نمىشود چى بيرون آمده، كى نيامده. بيرون آمدهها معلوم مىشود، بيرون نيامدهها. اينها يكدفعه نمىگويند بابا بيرون بياييد شما هم يك طرف شهر باشيد تا ببينيم چىاند، آنها كه بيرون مىآيند كىاند. از آن طرف مىگويند همه ايران با ما هستند، از آن طرف مىگويند اگر بخواهند بيايند بيرون آنها را چه خواهند كرد. خوب، اگر همه ايران با شما هستند، چطور چه خواهند كرد؟ بيست و دوم بهمنى كه به اين وضع بوده، نه در رسانههاى گروهى خارج يك چيزى گفتند كه قابل ذكر باشد و نه- در- كسانى كه در خارج نشستهاند و به ضد ما صحبت مىكنند. بيست و دوم بهمن را به حسب آن طورى كه همه گزارش دادهاند، خوب ما صحنههايش را مىبينيم يك چيز چشمگيرى بود، خيلى زياد بود. بعضيها مىگفتند كه اين تقريباً مثل آن اجتماعات اول عاشورا و آن وقتها بوده است. ولى مع ذلك در دنيا منعكس نشد و اين طور شد.