1- اكنون كه بحمد اللَّه در سايه عنايات خداوند متعال و ادعيه حضرت بقية اللَّه الاعظم، روحى لمقدمه الفداء، جمهورى اسلامى با سعى و كوشش قشرهاى مختلف ملت با استقرار و پايدارى به جلو مىرود، از ملت عظيم الشأن خواهانم كه به طور فعال در صحنه حاضر، و از كمك به دولت خدمتگزار و جبههها و پشت جبههها دريغ ننمايند. مسئله دفاع از اسلام و كشور اسلامى و اموال و نواميس مسلمين از واجبات كفايى است. و همه ما، به حسب امكاناتى كه در اختيار داريم، لازم است احتياجات جبههها و پشت جبههها را، كه آن نيز كمك به دفاع است، برآورده نماييم. و اين جانب با تشكر از ملت بزرگوار ايران، كه انقلاب را با حضور خود و فداكاريهاى بيدريغ به ثمر رسانده و به پيش مىبرند. مىخواهم كه به حضور فعال خود ادامه دهند؛ و در اين حضور رضاى خداوند تعالى را جلب نمايند. و اميدوارم كه حق تعالى با عنايات خود نسبت به اين ملت معظّم، همه را از مجاهدين فى سبيل اللَّه محسوب، و در اجر مجاهدان صدر اسلام در ركاب پيامبر، صلى اللَّه عليه و آله و سلم، شريك فرمايد.
2- قلم و بيان اين جانب عاجز است از قدردانى و شكرگزارى از مجاهدين فداكار اسلام كه با مجاهدت و جانبازى در راه هدف و حفظ آرمانهاى اسلامى و پيروزيهاى عظيم در تمام جبههها موجب افتخار و سرافرازى جمهورى اسلام و اولياى خدا، عليهم الصلاة و السلام، شدند. با چه بيان و قلم از جوانانى كه به عشق خداوند و شوق لقاء اللَّه در سبقت در دفاع از حق و اسلام عزيز سر از پاى نمىشناسند و تنها سرمايه بزرگ خود را كه جان است فداى هدف مقدسى مىكنند كه انبيا و اولياى بزرگ خدا، همچون سيد مظلومان و سرور فداكاران، نمودند و نداى
آن بزرگمرد تاريخ را با قول و عمل خود در سراسر كشور بلكه جهان سر مىدهند، مىتوان تجليل نمود. و با كدام قلم و بيان مىتوان از عزيزانى كه سنگرهاى جنگ را به محراب مسجد و معراج الى اللَّه تبديل كردند ثنا كرد. گيرم كه قلمفرسايان هنرمند بتوانند ميدانهاى شجاعت و دلاورى آنان و
[1] دريغ و افسوس بر خوارى. دور باد از ما ذلت و خوارى.