دنبال اين باشيم كه آتيه را در نظر بگيريم، نه حالا را. ما آتيه داريم، اسلام آتيه دارد، مملكت شما آتيه دارد و همه گرگها هم در اطراف هستند كه يك [خبرى] بشود بلكه دوباره از سر بگيرند و اين الآن به عهده همه ماست كه نگذاريم اين پيش بيايد، كه يك قضيهاى پيش بيايد كه به هم بخورد اوضاع. نه، همه چيز سر جاى خودش باشد، هر كه هم بميرد، هر كه هم از بين برود، هر چى هم سر جاى خودش باشد.
اين را بايد حفظش بكنيد و اين مطلبى است كه به نظر من مهم است هم براى وزارتخانهها، هم براى سفرا، هم براى همه.
تكليف سفرا و سفارتخانهها
و شما هم كه در خارج هستيد البته يك قدرى تكليفتان مشكلتر از اينجاست. خوب، شما هر كدام هستيد، در خارج كه هستيد، در بلاد اسلامى كه هستيد خوب، وضع آنها يك وضعى است كه با ما خيلى [مطابق] نيست، اميدواريم كه درست بشود آنجا هم.
بايد آنجاها شما وضعتان را جورى قرار بدهيد كه تحت تأثير آنها واقع نشويد، هر كه مىآيد آنها تحت تأثير شما واقع بشوند، نه شما تحت تأثير آنها. يعنى كسى كه وارد اينجا مىشود وقتى يك چيزى توى ذهنش بيايد كه تأثير كند در قلبش اينكه وضع خوب است اين طورى باشد، نه آن طورى باشد. خوب است كه نويسندههاى اينجا اين جورى باشند. محرّرين [1] اينجا اين جورى باشند- عرض مىكنم- مستخدمين اين طورى باشند، و رؤسا اين طورى باشند. اين طور به نظرشان بيايد كه اين وضع بهتر از آن وضع است كه آنها دارند.
اگر اين طور شد كم كم ان شاء اللَّه نفوذ هم مىكنيد به آنها و انقلابتان هم صادر مىشود. ما هم مىخواهيم صادر به همين معنا بشود. ما مىخواهيم سفرايمان در آنجا جورى عمل بكنند كه سفراى آنجا، دولت آنجا تحت تأثير واقع بشود و دولتمان كارى بكند كه دولتهاى ديگر تحت تأثير واقع بشوند. و ملتمان كارى بكند كه ملتهاى ديگر