responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 18  صفحه : 29

محرومين، مستضعفين و حكومت مردمى اين است كه هم مجلسش مى‌فهمد مستضعفين و محرومين يعنى چه، هم حكومت و وزرا مى‌فهمند كه يعنى چه، هم رئيس جمهور و رئيس مجلس‌اش مى‌دانند كه اين محروميت يعنى چه؛ براى اينكه خودشان لمس كرده‌اند، خودشان لمس محروميت را كرده‌اند؛ اينها مى‌فهمند كه نادارى يعنى چه و محروميت يعنى چه. و لهذا خاصيتى كه حكومت محرومين دارد چند چيز است كه حالا من بعضى‌اش را عرض مى‌كنم. يكى اينكه چون احساس كرده‌اند محروميت را، به فكر محرومين مى‌توانند باشند. مى‌توانند كه بفهمند كه راه اگر نباشد و اين مريض در يك دهكده‌اى مريض بشود و بخواهند بياورندش به شهر، چه مصيبت‌هايى هست، براى اينكه، راه نيست بايد با الاغ مثلًا با اسب بياورند. اينها مى‌فهمند اين يعنى چه، در ذهنشان اين معنا مى‌آيد. اينها مى‌فهمند كه محروميت از حيث بهدارى و درمانگاه يعنى چه. اينها مى‌فهمند كه محروميت از حيث آب و برق يعنى چه. اينها از باب اينكه خودشان لمس كرده‌اند اين مسائل را، مى‌توانند بفهمند. به خلاف آن قشرى كه سابق متكفل اين امور بود نمى‌توانستند بفهمند. يعنى يك كسى كه در مهد اشرافيت به اصطلاح آن وقت بزرگ شده است و از اولى كه چشمش را باز كرده است با نوكر و كلفت و حشم و اينها روبرو بوده، اين وقتى بزرگ شد خيال مى‌كند همه چيز همين است. نمى‌تواند ادراك كند كه يك طبقه‌اى هستند كه نان ندارند، يك طبقه‌اى هستند كه نمى‌توانند زندگى كنند. اين يكى از خاصيت‌هاى حكومت محرومين و مستضعفين است.

خوف نداشتن از قدرتها، ويژگى حكومت محرومان‌

يكى از خاصيت‌هاى بزرگش اين است كه اينها ديگر از قدرت‌ها نمى‌ترسند.

خاصيت اعيانيت و اشرافيت به اصطلاح و رفاه اين است كه چون هميشه خوف اين مطلب كه نبادا از اين مقام، پايين بيايم و نبادا يك لطمه‌اى به اشرافيت من بخورد، اين خوف، اسباب اين مى‌شد كه نسبت به زير دست‌ها ظالم و نسبت به بالا دست‌ها توسرى خور باشد. يك نفر كه نخست وزير بود، وزير بود و در تاريخ، در طول تاريخ از كسانى‌

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 18  صفحه : 29
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست