باشد. شما الآن ملاحظه مىكنيد كه در لبنان چه مىگذرد بر اهالى لبنان از دست همينهايى كه براى صلح آمدهاند. امريكا و فرانسه و انگلستان و ايتاليا براى اينكه صلح را در آنجا پايدار كنند آمدهاند و جنگ راه انداختهاند. جنگ راه انداختند در محلى كه اگر اينها نباشند خود آنجا آرامش بهتر پيدا مىكند، تا اينها باشند. اگر امريكا نبود و فشار به مردم نمىآورد، آن بيچارههايى كه تحت آن همه فشار هستند بالاخره يك كارى انجام مىدهند. منتظر نباشند كه شما همه فشارها را بر ملتها تحميل كنيد و آنها همين طور بنشينند و به شما مبارك بگويند. البته اين انفجارات هست، تابع همان، دنبال همان است. دنبال آن هم آن بمبارانهايى كه ديديد كردند در لبنان. و امريكا آن قدر در آنجا فساد كرد و عمال امريكا كه صهيونيسم هم از آنهاست و فرانسه هم بايد از آنها حساب بكنيم، اينها به عنوان اينكه ما مىخواهيم صلح را در منطقه نگه داريم، آمدند و ببينيد چقدر فساد وارد كردهاند بر اين منطقه. از آن طرف شوروى به عنوان اينكه صلح در افغانستان درست كند، آمده است چندين سال است، قريب پنج سال است كه الآن دارد در افغانستان آتش بپا مىكند. از آن طرف هم امريكا در هر نقطهاى كه دستش برسد مىگويد ما براى صلح مىخواهيم برويم و لكن فساد ايجاد مىكند. نمىدانم اين مَثَل را شما شنيديد يك بچه، پسر كوچكى بود كه يك نفر آدم كريه المنظر [1] كه صورتش جورى بود كه بچهها از او مىترسيدند، او بغلش گرفته بود و او از ترس همين آدم گريه مىكرد، اين مىگفت نترس من اينجا هستم، يك كسى به او گفت كه آقا اين از تو مىترسد، تو اين را بگذار زمين، اين آرام مىشود. حالا اينها، قدرتهاى بزرگ، آمده در افغانستان مىگويد نترسيد ما اينجاييم! در لبنان هم نترسيد، ما اينجا هستيم! خوب، اين مردم از شما مىترسند، خوب، شما برويد كنار مردم آرام مىگيرند. وضع اين طورى است و خدا نكند كه سياستمدارها چاقوكش از كار درآيند. وقتى سياستمدارى بر طريقه اخلاق انسانى نباشد، اين چاقوكش از كار در مىآيد، اما نه چاقوكش سر محله، چاقوكش