نظر شما حتماً از اين مرض نجات پيدا نمىكند، لكن اولًا اينكه دست غيب هم در كار هست كه آن ماوراى نظر امثال ماست و شما هم مأيوس نباشيد. و ثانياً اينكه چه بهتر كه يك مريضى كه از اين دنيا مىخواهد برود با دل خوش از شما برود، با اميد باشد. اين طور نباشد كه به او گفته بشود تو خوب نمىشوى. همين در زود مردن او و در طولانى شدن مرض او كمك مىكند و با دل افسرده از اين دنيا مىرود. لكن اگر به او اميد داديد، محبت كرديد، نوازش كرديد، خدمت صادقانه كرديد، با روى خوش خدمت كرديد به اين مريضها كه افسردهاند اكثراً، اگر اين طور باشد، بر فرض اينكه از اين دنيا هم برود با يك روح اميدوار و شيرين از اين دنيا مىرود و اين براى شما ارزشمند است خيلى.
توجه پزشكان خارج از كشور به نياز مردم
پزشكها بايد خيلى توجه بكنند به اينكه كارشان بسيار اهميت دارد، سر و كارتان با جان مردم است و اهميت بسيار دارد، و بايد همه دقتهايى كه داريد بكنيد و مع الأسف بسيارى از پزشكهاى ما خارج كشور هستند، يا از ايران رفتهاند، يا بودهاند در آنجا و مراجعت نكردند به وطن خودشان، و اين يكى از مسائلى است كه بايد اين پزشكهايى كه در خارج هستند يك قدرى توجه بكنند كه كشور خودشان احتياج به وجود آنها دارد.
آنها در اين كشور پرورش پيدا كردهاند، با بودجه اين كشور تحصيل كردهاند، خارج رفتهاند و اهل اينجا هستند و مردم به شما حق دارند، اسلام به شما نظر دارد. اين ملت اسلام است كه الآن در اينجا با آن همه رنجهايى كه به آنها مىدهند و با آن همه مصيبتهايى كه ابرقدرتها براى اينها پيش مىآورد، اينها در رنج هستند. و شما پزشكانى كه در خارج هستيد، ما فرض مىكنيم كه شما يك عمر زيادى هم بكنيد و در رفاه هم باشيد، آخر چه؟ بهتر نيست كه در خدمت مستمندان باشيد؟ در خدمت مريضهاى كشور خودتان باشيد؟ در خدمت اين كشورى كه مظلوم است و تحت ستم بوده است در سالهاى طولانى، و امروز كه مىخواهد از زير بار ستم شرق و غرب خارج بشود، همه به او فشار آوردند، از همه طرف فشار آوردند، اين فشارها كافى نيست كه