است كه آن كسى كه در آنجا، در آن نقطه قدرت دارد، اين قدرت دارد عقل ندارد، قدرت دارد انسانيت ندارد. اين عقلى كه من عرض مىكنم آن عقلى است كه «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمن» [1] و الّا- تدبير- شيطنت و تدبير را اينها هم دارند. اما آن عقلى كه عقل سالم باشد و بتواند انسان را به ارزشهاى انسانى برساند ندارند. مجرد دانشمند بودن به يك معنا، اين فايده ندارد. ممكن است كه يك كسى دانشمند بسيار بزرگى باشد لكن آن عقل را نداشته باشد، دانش خودش را صرف فساد بكند، صرف تباه كردن ملتها بكند. اينها دارند قدرت خودشان را صرف مىكنند در اينكه ملتها را تباه بكنند، تحت ستم بكشند. از آن قدرتهاى بالا هم كه پايين بياييم شما ملاحظه مىكنيد كه در محيط اين منطقه صدام چه مىكند و اسرائيل چه مىكند. كارهايشان شبيه به هم است. صدام در جنگ شكست مىخورد، در جنگ هر وقت شكست خورد يك صدمهاى به مردم عادى و به مظلومين و به زن و بچه مردم وارد مىكند. من همين دو روز منتظر بودم كه اين به واسطه اين صدمهاى كه خورده، و اين صدمه هم بزرگترين صدمهاى بوده است كه تقريباً در طراز بزرگترين صدمه بوده است كه خورده است، اين تلافىاش را سر مظلومين در آورد، سر بهبهانىها و- عرض مىكنم كه- ديگر جاهايى كه هستش، اين چند شهرى كه اخيراً در آنها موشك انداختند، اين مورد انتظار ما بود، براى اينكه امثال اين را ما از او ديده بوديم. اسرائيل هم يك نفر كه معلوم نيست الآن كه اين عده كى بودند، البته عدهاى بودند كه مىخواستند انتقام از اسرائيل بكشند، آن محل كثافتكارى آنها را منفجر كردهاند، دنبالش شروع كرده است مظلومين را كوبيدن، عده كثيرى از مظلومين را به قتل رسانده است. اين اينجا شكست مىخورد مظلومين را از دور مىزند، آن آنجا انفجار حاصل مىشود و سيلى مىخورد از همان مظلومين، كه معلوم نيست الآن از چه طايفهاى هستند، چه اشخاصى هستند، در عين حالى كه خودشان هم مىگويند باز معلوم نشده است كى است، و ليكن طيارهها را مىفرستند و هر جا را كه اين مظلومين هستند مىكوبند.