و با اين مىخواستند كه ما را به يك نحوى گرايش بدهند به آن طرف. و اين بايد به دولتهاى كشورهاى اسلامى و خصوصاً به اين خليجىها تذكر داده بشود كه شما خودتان برخيزيد از جا. اين قدر خودتان را اسير اين قدرتهاى بزرگ نكنيد. شما خودتان مىتوانيد كار بكنيد. شما خودتان شريان حيات امريكا و امثالش دست شماست، و خودتان مىتوانيد كار را انجام بدهيد.
و معنا ندارد كه دولتهاى اسلامى همه كوشش كنند به اينكه ايران هم بايد مثل خود ما باشد و مربوط به امريكا باشد. اين كوششها بىفايده است و ايران دستش را پيش امريكا ان شاء اللَّه تا ابد دراز نمىكند، و لو اينكه فانى بشود. آنها گمان مىكنند كه ما براى- فرض كنيد كه- يك نفت و يا براى چيزى تسليم امريكا مىشويم، در صورتى كه نه، ما تا فناى خودمان تسليم ديگر نمىشويم. مىتوانند آنها اگر يك وقتى توانستند البته آن طور كه باز آنها خيال مىكنند كه مىتوانند هر كارى بكنند. باز مسأله آن نيست. اينها امتحانشان را در افغانستان دادهاند. آن شوروى قلدرتر از امريكاست و لو اين شيطانتر است، اينها امتحانشان را آنجا دادند و ديدند چه. خود امريكا هم در جاهاى ديگرى- عرض شود- در ويتنام و امثال اينها امتحانش را داد. اين در صورتى است كه فرقهاى زياد است ما بين آنجا و اينجا. آنجا دولتش همراه با امريكا بوده. در افغانستان حزبش موافق با [شوروى] بوده، ارتشاش موافق بوده، همه چيزش موافق بوده. آن چريكهاى قدرتمند بودند كه مقابل ايستادند و تو دهنى به آنها زدند و الآن هم دارند مىزنند. اينجا بحمد اللَّه همه ملت با هم هستند، كارگرش، كارمندش، زارعش، دولتش، رئيس جمهورش- نمىدانم- مجلساش، همه، همه يكى هستند. ارتشاش، سپاه پاسدارهايش، بسيجاش، اينها همه يك موجود الآن هستند، يك ارگان را تشكيل مىدهند با اسماء مختلف. و لهذا مىبينند كه اين همه چيزهايى كه براى ما پيش آوردند، مشكلاتى كه براى ما پيش آوردند، خود همين آقايان حل كردند. و مشكلات بعدها هم به دست خود همين آقايان حل مىشود كه ما بتوانيم مشكلاتمان را با زحمت خودمان و حفظ شرافت خودمان، خودمان انجام بدهيم.