خدمتهايشان ادامه دهند، و درست است كه تحصيل فقه در اولويت است، اما همه اينها به خاطر حفظ اسلام است. و امروز اگر براى حفظ اسلام احتياج باشد كه آقايان به جبههها بروند و رزمندگان را تشويق بنمايند، بايد اين كار را انجام دهند. و همچنين امور قضايى از باب اينكه قضاوت و يادگيرى آن از حوزهها سلب شده بود، و كسى هم فكر دخالت در آن نمىكرد، و از اين جهت نقيصه زياد داشت و دارد. و با اينكه پيش از اين من اجازه نمىدادم كه با تقليد، قضاوت انجام شود، لكن چون كمبود داريم افرادى كه با تقليد مىتوانند عهدهدار اين مسأله باشند، مانعى ندارد. و شايد شما مطلع باشيد با آنكه شارع مقدس به امر قضا آن همه اهتمام داشته است، در سابق بر خلاف اين حتى يك عدّه كمونيست هم قضاوت مىكردند. و آقايان به خاطر اينكه اين منصب بزرگ به دست بىتقواها نيفتد بايد در اين امر شركت كنند. و ما تكليف داريم كه قضاوت و ساير جهات را حفظ كنيم، تا زمانى كه جمهورى اسلامى در سير خود قرار بگيرد، آن گاه علما به پستهاى خودشان كه از همه شريفتر است برگردند. و من از ابتدا همين مطلب را مىگفتم كه علما شأنشان نيست مسئوليت دولتى بپذيرند؛ خيال مىكردم كه بدون آنها كارها درست مىشود. ولى پس از مدتى ديدم كه اگر به اين وضع باقى بمانيم، اصل اسلام هم در خطر مىافتد، و از آن مبناى اول برگشتم. و تا مادامى كه اينها اشخاص صالح را به جاى خود پيدا نكردهاند، بايد باشند. ان شاء اللَّه خداوند شما را حفظ كند و بتوانيد به تحصيل و خدمت خودتان ادامه دهيد.