اين كمك و اين طفره زدن براى اينكه بشناسند اسرائيل را به رسميت، اگر اين به نتيجه برسد، او فرمانفرماى همهشان خواهد شد. و همين طور كه حالا تحقيرشان كرد و ذليلشان كرد در مقابل خودش به امر امريكا، به طرح امريكا، اين مطلب توسعه پيدا مىكند و در همه جا ريشه مىدواند. مكرر اين مسأله ذكر شده است كه اسرائيل قناعت نمىكند به آنجايى كه هست؛ قدم قدم پيش مىرود و هر قدمى كه رفت، هى مىگويد ما كارى نداريم، همين است، فردا قدم بالاترى برمىدارد؛ امروز لبنان است، فردا- خداى نخواسته- سوريه، پس فردا عراق است و همين طور.
و مع الأسف، اين دولتها به جاى اينكه در مقابل اين آدم و اين غير انسان قيام كنند، نهضت كنند، اتفاق حاصل كنند براى جلوگيرى، يك انكار هم نكردند. الآن هم جست و خيز مىكنند براى اينكه تثبيت كنند مقام او را. و اين يك ننگى است كه در كشورهاى اسلامى بر چهره همه است؛ بر سران، بىواسطه و بر مردم كشورها هم كه سران را اين طور به جاى خودشان گذاشتهاند كه هر كارى مىخواهند بكنند و هر ذلتى مىخواهند براى اسلام و مسلمين تهيه كنند و جلو اينها را نگرفتند، بر آنها مع الواسطه. ما اين مصيبتها را به كجا بايد ببريم؟ ما را مبتلا كردند به جنگ عراق. توطئه تدارك ديدند كه ما برويم سراغ اسرائيل تا عراق تقويت بشود، آن وقت عراق و اسرائيل بيايند سراغ ما. ما اين توطئه را فهميديم و آقايانى كه متصدّى امورند توجه كردند و گفتند راه ما اين است كه از اين راه برويم. اگر از آن راه ما رفته بوديم، امروز عراق وضعش با ما غير از اين بود و اسرائيل هم به دنبال او، با ما طور ديگرى بود.
پيروزى چشمگير سياسى براى ايران
ملت ايران همان طورى كه تا كنون عمل كرده است و پيروزى سياسى اخير را كه پيدا كرده است، اين يك امر خيلى چشمگيرى است. صدام با تمام قوا كوشش كرد به اينكه سران كشورهاى غير متعهد را در بغداد جمع كند و اين جمهورى اسلامى و اين قدرت اسلام در اين گوشه دنيا باعث شد كه سران كشورها توجه كنند و دست رد به سينه صدام بزنند. بعد هم با كمال وقاحت مىگويد: من براى اينكه وحدت اسلامى محفوظ باشد، از