آنها منحطاند، لكن مىخواهم عرض كنم تشكيلات را، كه بهتر مىتوانيم به آن اطلاع پيدا بكنيم، وقتى حساب بكنيم تشكيلاتى كه در ايران هست، بدون اينكه در نظر يك عصبيتى در كار باشد، اين تشكيلات از تشكيلاتى كه در ساير كشورها هست، بهتر است.
اين تشكيلات رو به اسلام دارد مىرود و اين تشكيلات مىخواهد كه آمال انبيا را متحقق كند و در ساير تشكيلات لا اقل، ما سراغ نداريم كه اين طور باشد. آنهائى را كه اطلاع داريم، و لو فردى، افرادى در آن پيدا بشود كه صالح باشد، لكن تشكيلات روى هم رفته وقتى حساب مىكنيم، تشكيلات رو به انحطاط است.
ادله انحطاط اخلاقى در دنيا
ما از بعضى موارد محدود و جزئى مىتوانيم كه مسائل را تا يك حدودى به دست بياوريم. شما ملاحظه بكنيد كه از وقتى كه اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا كرده است، كشورهائى كه با اين جمهورى اسلامى مخالفت كردهاند چه وضعيتى داشتهاند تا بفهميم كه انحطاط اخلاقى تا چه اندازه در بشر هست.
اين جمهورى اسلامى از اول كه نهضت اسلامى اين مردم تحقق پيدا كرد و كم كم انقلاب تحقق پيدا كرد، از همان اول، فرياد اين جمعيتها و گروهها در هر جا كه بودند، فرياد اين بود كه با «اللَّه اكبر» پيش مىرفتند. خدا و ذكر خدا در فريادهاى آنها بود. و تا حالا هم و از اول تا حالا در اين بينها هم، اين ذكرهاى الهى و ياد خدا در اين كشور زنده است و اين اسلامخواهى و اخلاق اسلامى خواهى در اين بشر زنده است. لكن كدام كشور است- الّا نادر- كه ما را مسلمان بداند حتى؟ ما هر چه فرياد بزنيم كه ما اسلام را مىخواهيم، بسيارى از اين كشورهاست كه مىگويند كه اينها زرتشتى هستند، مثلا؛ گبر هستند، آتشپرستاند! اين جز انحطاط اخلاقى در دستگاههاى دولتى- و لو- در بسيارى از كشورهاست؟ ما از روز اول و اشخاصى كه توجه به اين مسائل دنيائى- آن چيزى كه بر دنيا مىگذرد- داشتهاند، [مىدانند كه] از اول با اسرائيل مخالف بودهايم.
بيشتر از بيست سال است كه صحبتهاى ما هميشه راجع به اين بود كه اسرائيل نبايد يك