راه عقبنشينى ندارند و فكر نمىكنند به سستى. آن كوردلانى كه گمان كردهاند كه جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بين خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان، افكار اسلامى نيست و از اسلام خبرى ندارند و از ايمان اطلاعى ندارند و افكارشان، افكار مادى [است] و براى دنيا كار مىكنند و به هواى دنيا هستند.
انگيزه منافقين از ترورها
بايد ديد كه اينهايى كه اين طور كارها را انجام مىدهند، انگيزه آنها چيست. انگيزه آنها اين است كه براى اين ملت، بعد يك دسته ديگرى از صنف خودشان بيايند و حكومت كنند؟ اينها مگر نشناختهاند اين ملت را كه كسى كه انحراف دارد از اسلام و كسى كه سر كرده تروريستهاست، كسانى كه سر كرده اينها هستند و اينها را وادار به خرابكارى مىكنند، در بين ملت جاى ندارند؟
ما حكومتمان و افرادى كه در رأس حكومت بودند چون از همين مردم هستند و از اشخاصى نيستند كه از آن بالاها؛ يعنى، آن پايينها آمده باشند و حكومت كرده باشند بر ملت، از اين جهت، ملت ما آرام است، دلش مطمئن است به اينكه وقتى كه اين شهدا نباشند، به جاى آنها، داوطلبانى براى شهادت حاضر به صحنه هستند. ما در عين حال كه براى اين شهدا متأثر هستيم و اينها اشخاص ارزندهاى براى ملت ما و براى جمهورى ما بودند، لكن ما باز در صفهاى دنبال آنها، افراد داريم و اشخاص متعهد داريم و اشخاص مؤمن متعهد به اسلام داريم، و دنبال او ملت داريم و ملتى كه هيچ گونه عقبنشينى در اين مسائل نخواهد كرد و با اين ترتيب، جمهورى اسلامى آسيبى نخواهد ديد.
همبستگى دولت و ملت در ايران
در زمانهاى سابق، زمان رژيمهايى كه در سابق بودند؛ رژيمهاى سلطنتى، وضع اين طور بود كه اگر يك سلطانى كشته مىشد يا مىمرد، كشور به هم مىخورد. نكته او اين بود كه آن سلطان و عمال آن سلطان به قدرى ظلم كرده بودند بر مردم و بر تودههاى ميليونى مردم كه به مجرد اينكه او از بين مىرفت، خود مردم قيام مىكردند بر ضد