غارتگر جاى همه نشست، آن غارت مىكرد. پيشتر غارتگرها متعدد بودند. بعدش همه سركوبى شدند- آن هم به دستورى كه از خارج داشتند همه را سركوبى كردند- و متمركز شد قوا در يك نفر كه آن هم غارتگر بود!
آزادى مهمترين ثمره انقلاب
شما خيال نكنيد كه كارى نشده. نه، خيلى كار شده. معجز شده. اعجاز شده. اين فريادى كه اينجا مىبينيد امكان نداشت كه سابق يك كسى بيايد يك صدايى بكند. خوب، اين آزادى، نعمت آزادى، از همه چيز دنيا بيشتر است. شما الآن طورى هستيد كه مىرويد منزلتان هيچ فكر اين نيستيد كه خوب ما اينجا هستيم، مبادا سازمان امنيت بيايد مثلًا برادرم را بگيرد؛ پدرم را بگيرد؛ شوهرم را بگيرد. عرض كنم اين خوفها را داشتيد [. حالا] راحت مىخوابيد. نه سازمان امنيت مىآيد كسى را بگيرد؛ و نه دولت مىفرستد كسى را بگيرد. دزدها را، آن غارتگرها را، آنهايى كه شما را اذيت كردند در طول تاريخ، آنها را دارند يكى يكى مىگيرند؛ بعضيشان را به جزايشان مىرسانند، [بىگناه] را نمىرسانند. شما اين را باورتان نيايد وقتى به شما مىگويند كه چه شد، چه شد، چه شد؟ اين حرفهايى است كه همين كسانى كه مربوط به رژيم سابق [هستند] مىزنند، براى اينكه به شما بگويند كه اصلًا اسلام هم مثل [آنها]. نمىدانند كه بركت اسلام بود كه دزدها را از اين مملكت بيرون كرد. بركت اسلام است كه اين آزادى الآن هست. بركت اسلام بود كه بعد از انقلاب همچو آزاد كردند همه را، تمام مطبوعات آزاد شد؛ منتها بعدش ديدند، كه پنج شش ماه كه گذشت، ديدند كه اين مطبوعات وابسته به اسرائيل است بعضيشان، بعضيشان دارند توطئه مىكنند بر ضد مملكت، خوب، روى قواعدى بنا شد كه رسيدگى بشود، و هر كدام كه اين طور هستند جلوشان گرفته بشود. هيچ انقلابى در دنيا نمىتوانيد پيدا كنيد مثل انقلاب ايران كه بعد از انقلاب ابداً گرفتارى در كار نبود و آزادى مطلق بود. اجتماعات همه آزاد بود؛ و حزبها همه آزاد بود؛ و مردم همهشان به طور آزاد مسائلشان را مىگفتند؛ مطالبى كه داشتند مىگفتند؛ انتقادات مىكردند.