يك نفسى بكشد اين نيست الحمد للَّه؛ لكن اين را آلت قرار مىدهند، اين قدرتمندها و شياطين اين را آلت قرار مىدهند، براى اينكه با آليت اين، يك فعاليتهاى ديگرى بكنند و يك تيپهاى ديگرى و قشرهاى ديگرى برايشان خدمتگزارى بكنند. لكن بايد اين مطلب را بدانند كه شما ديگر دستتان كوتاه شد از ايران. ديگر شما نمىتوانيد دوباره همان مسائلى را كه براى بدبختى اين ملت پيش آورديد پيش بياوريد. ملتى است كه خودش ديگر بپاخاسته است، و همه تكليف خودشان را مىدانند.
اين تحولى كه الآن در ملت پيدا شده است- كه يك نمونهاش شما جوانهاى عزيز من هستيد كه مشغول اين طور فعاليتها هستيد، زنها مشغول فعاليت هستند، مردها مشغول فعاليت هستند، جوانها همه مشغول فعاليت هستند- اين تحول ديگر طورى است كه پشتوانه اين كشور است. آن وقت اينها مىخواستند رخنه بكنند به اينجا كه اين تحول حاصل نشده بود؛ اين بينايى براى ملت ما حاصل نشده بود. حالايى كه از هر فردى بپرسى كه دشمن تو كيست؟ مىگويد دشمن من غرب و شرق است و امريكا هم در درجه اول است، صهيونيست هم در درجه اول است، اين را ديگر نمىتوانيد شماها اغفال بكنيد، اين ملت را نمىتوانيد اغفال بكنيد. بيخود متشبِّث شُديد كه يك جنازهاى را ببريد در كشور خودتان و او را بخواهيد آلت دست قرار بدهيد! البته ما اعتراض داريم به اينكه دشمن ما را و جنايتكار درجه اول را به ملت ما و خيانتكار بزرگ را بردند. ما از آنها مطالبه مىكنيم كه بايد اين را به ما تحويل بدهند، ما از او طلبكار هستيم، ما خزاينمان پيش اينهاست. بانكهاى خارجى از پولهاى ملت ما- كه به وسيله شخص او و اتباع او ذخيره شده است- الآن موجود است. و ما آنها را لازم داريم، و بايد براى ملت خودمان اخذ بكنيم. و امريكايى كه ادعا مىكند كه در اين نهضتى كه بوده است ما هم حالا خوشحال هستيم! اين حرفهايى است كه مىزنند. و الّا در حالى كه نهضت بود، همين امريكا من كه پاريس بودم كراراً فرستادند به اينكه شما شاه را حالا كاريش نداشته باشيد؛ بگذاريد باشد- چه- بعد هم بختيار را. در عين حالى كه اين طور بوده است، حالا آن امريكا هم انقلابى شده است! همان طورى كه حالا ملاحظه مىكنيد كه هر كس مىآيد اينجا،