كن، هم غذا شو، همسفر شو، مزاح كن. ممكن است نفس از راه بحث با تو پيش آيد و بگويد تو داراى مقامى بايد مقام خود را براى ترويج شريعت حفظ كنى، با فقرا نشستن وقع تو را از قلوب مىبرد، مزاح با زير دستان تو را كم وزن مىكند، پايين نشستن در مجالس از مقام تو كاسته مىكند، آن وقت خوب نمىتوانى به وظيفه شرعى خود اقدام كنى، بدان تمام اينها دامهاى شيطان و مكايد نفس است. رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، موقعيتش در دنيا از حيث رياست از تو بيشتر بود، و سيرهاش آن بود كه ديدى. من خود در علماى زمان خود كسانى را ديدم كه رياست تامّه يك مملكت، بلكه قطر شيعه را، داشتند، و سيره آنها تالى تلو سيره رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، بود. جناب استاد معظم و فقيه مكرم، حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى، [1] كه از هزار و سيصد و چهل تا پنجاه و پنج رياست تامه و مرجعيت كامله قطر شيعه را داشت، همه ديديم كه چه سيرهاى داشت. با نوكر و خادم خود هم سفره و غذا بود، روى زمين مىنشست، با اصغر طلاب مزاحهاى عجيب و غريب مىفرمود. اخيرا كه كسالت داشت، بعد از مغرب بدون ردا يك رشته مختصرى دور سرش پيچيده بود و گيوه به پا كرده در كوچه قدم مىزد. وقعش در قلوب بيشتر مىشد و به مقام او از اين كارها لطمهاى وارد نمىآمد. غير از آن مرحوم، از علماى خيلى محترم قم بودند كه به هيچ وجه اين قيودى كه شيطان شما براى شما مىتراشد در آنها نبود. خود بضاعت خود را از بازار مىخريد، براى منزل خود آب از آب انبارها مىآورد، اشتغال به كار منزل پيدا مىكرد، مقدم و مؤخر و صدر و ذيل پيش نظر پاك آنها يكسان بود. تواضعشان به طورى بود كه مايه تعجب انسان مىشد، و مقامات آنها محفوظ بود، محل آنها در قلوب بيشتر مىشد.
در هر حال، صفت نبى اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، و على بن أبي طالب، عليه السلام، انسان را كوچك نمىكند. ولى بايد ملتفت كيد نفس در اين مخالفت با او باشى كه گاهى دام خود را باز كرده از راه ديگر تو را زمين مىزند. مثلا مىبينى بعضيها به طورى در پايين مجلس مىنشينند كه مىفهمانند به حضار كه مقام من بالاتر از اينهاست، ولى تواضع كردم! يا مثلا يك نفر كه مشتبه است كه بر او مقدم است اگر بر خود مقدم داشتند، يك نفر ديگر را كه معلوم التأخر است مقدم مىدارند كه رفع اشتباه كنند كه تقدم داشتن براى تواضع بود! اينها و صدها قبيل اين از مكايد نفس است، و علاوه نمودن كبر و اضافه نمودن است به آن رياكارى و سالوسى را.
بايد وارد مجاهده با قصد خالص شد البته آن وقت نفس اصلاح مىشود. تمام
[1] آيت اللَّه العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى (1276- 1355 ه. ق.) از فقيهان بزرگ و مراجع تقليد شيعه در قرن چهارده هجرى است. وى پس از تحصيلات مقدماتى به نجف و سامراء سفر كرد و در آنجا از درس استادانى چون ميرزاى بزرگ شيرازى، ميرزا محمد تقى شيرازى، آخوند خراسانى، سيد كاظم يزدى و سيد محمد اصفهانى فشاركى بهره گرفت. در سال 1332 ه. ق. به اراك آمد و در سال 1340 ه. ق. به قم مشرف گرديد و به اصرار بزرگان آن سامان و پس از استخاره در آنجا رحل اقامت افكند و حوزه علميه قم را تأسيس كرد.
در حوزه درس ايشان عالمانى بزرگ تربيت شدند كه حضرت امام خمينى (س) در صدر آنان جاى دارند. از آثار اوست: درر الفوائد در اصول، الصلوة در فقه، النكاح، الرضاع و المواريث.