بالسّند المتّصل إلى محمّد بن يعقوب عن علىّ بن إبراهيم، عن محمّد بن عيسى، عن يونس، عن أبان، عن حكيم، قال: سألت أبا عبد اللّه، عليه السّلام، عن أدنى الإلحاد. فقال: إنّ الكبر أدناه. [1] ترجمه «حكيم گفت پرسيدم از امام صادق، عليه السلام، از پستتر و پايينتر درجه برگشت از حق. پس فرمود: «همانا كبر پايينتر درجه اوست.» شرح «كبر» عبارت است از يك حالت نفسانيه كه انسان ترفع كند و بزرگى كند و بزرگى فروشد بر غير خود. و اثر آن اعمالى است كه از انسان صادر مىشود و آثارى است كه در خارج بروز كند كه گويند تكبّر كرد. و اين صفت غير از عجب است.
بلكه، به طورى كه سابق ذكر شد، اين صفت زشت و اين رذيله خبيثه وليده و ثمره عجب است، زيرا كه عجب خودپسندى است، و كبر بزرگى كردن بر غير و عظمت فروشى است. انسان كه در خود كمالى ديد، يك حالتى به او دست مىدهد كه آن عبارت از سرور و غنج و تدلّل و غير آن است، و آن حالت را عجب گويند، و چون غير خود را فاقد آن كمال متوهم گمان كرد، در او حالت ديگرى دست دهد كه آن رؤيت تفوق و تقدم است، و از اين رؤيت يك حالت بزرگى فروشى و ترفع و تعظمى دست دهد كه آن را «كبر» گويند. و اينها تمام در لب و باطن است و اثر آن در ظاهر، چه در هيئت بدن و چه در افعال و اقوال باشد تكبر است. و بالجمله، انسان خودبين خودخواه شود، و چون خودخواهى افزايد، خودپسند گردد، و چون خودپسندى لبريز آيد، خود فروشى كند.
[1] اصول كافى، ج 2، ص 309، «كتاب ايمان و كفر»، «باب كبر»، حديث 1.