responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 657

و ضمير له ظاهر آن است كه به «اللّه» برگردد. و ممكن است به «عزيز» و «حكيم» برگردد. [كه در اين صورت‌] معناى آيه شريفه فرق كند، كه با تأمل براى اهلش روشن شود.

و بيان كيفيت «مالكيت» حق و اتيان يحيى و يميت به صيغه مضارعه دال بر تجدد و استمرار، و مرجع ضمير هو و فرق معانى در اختلاف مراجع، و بيان آنكه «محيى» و «مميت» و «قادر» از اسماء ذات يا اوصاف يا افعال است، موكول به محل خود است، مثل بيان كيفيت احيا و اماته، و حقيقت صور اسرافيل، و دو نفخ احيا و اماته، و شئون حضرت اسرافيل و عزرائيل و مكانت آنها، و كيفيت احيا و اماته آنها.

كه هر يك را بيانات عرفانيه و براهين حكميه‌اى است بس طولانى.

و اما آيه شريفه سوم. و آن اين است: هُوَ الأوَّلُ وَ اْلآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَىْ‌ءٍ عَليمٌ. [1] عارف به معارف حقّه ارباب معرفت و يقين و سالك طريق اصحاب قلوب و سالكين مى‌داند كه منتهاى سلوك سالكان و غايت آمال عارفان فهم همين يك آيه شريفه محكمه است. و به جان دوست قسم كه تعبيرى براى حقيقت توحيد ذاتى و اسمائى بهتر از اين تعبير نيست، و سزاوار آن است كه جميع اصحاب معارف براى اين عرفان تام محمدى، صلّى اللّه عليه و آله، و كشف جامع احمدى و آيه محكمه الهى سجده كنند و در خاك افتند. و به حقيقت عرفان و عشق قسم كه عارف مجذوب و عاشق جمال مجبوب از شنيدن اين آيه شريفه اهتزازى ملكوتى و انبساطى الهى براى او دست دهد كه لباس بيان به قامت آن كوتاه و هيچ موجودى تحمّل آن ندارد. فسبحان اللّه ما أعظم شأنه و أجلّ سلطانه و أكرم قدره و أمنع عزّه و أعزّ جنابه. [2] آنها كه به كلمات عرفاى شامخ و علماى باللّه و اولياى رحمان خرده‌گيرى مى‌كنند خوب است ببينند كدام عارف ربّانى يا سالك مجذوبى بيشتر از آنچه اين آيه شريفه تامّه و نامه قدس الهى متضمن است بيانى كرده يا تازه‌اى به بازار معارف آورده؟ اينك اين كريمه الهيه و آن كتب مشحونه از عرفان عرفا. گرچه اين سوره مباركه «حديد»، خصوصا اين آيات شريفه اوّل آن، مشتمل بر معارفى است كه دست آمال از آن كوتاه است، ولى به عقيده نويسنده اين آيه شريفه خصوصيت ديگرى دارد كه ديگر آيات را نباشد. و بيان اوّليت و آخريت و ظاهريت و باطنيت حق چيزى نيست كه به بيان آيد يا قلم را جرئت جسارت باشد، پس بگذريم و ادراك آن را به قلوب محبين و اوليا واگذار كنيم.


[1] «اوست آغاز و پايان و آشكار و پنهان، و او به همه چيز داناست.» حديد- 3.

[2] «پاك و منزه خداوند است چه بلند است مرتبه‌اش، چه جليل است قدرتش، چه بزرگ است قدرش، چه دست نايافتنى است شوكتش، و چه بلند است درگاهش.»

نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 657
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست