سبيل تنبيه و اشاره به سوى تخليص نمودن سرّ خود را از اغيار در اقبال آنها به سوى او.» و از شيخ محقق، محيى الدين عربى [1]، نقل است كه گفته است: ألا، للّه الدّين الخالص عن شوب الغيريّة و الأنانيّة، لأنّك لفنائك فيه بالكلّيّة فلا ذات لك و لا صفة و لا فعل و لا دين و إلّا لما خلص الدّين بالحقيقة فلا يكون للّه. [2] تا رسوم عبوديت و غيريت و انانيت باقى است و عابد و معبود و عبادت و اخلاص و دين در كار است، شوب به غيريت و انانيت است. و اين شرك است پيش ارباب معارف. عبادت اهل خلوص نقشه تجليات محبوب است، و در قلب آنها جز ذات حق واحد راه ندارد. و با آنكه افق امكان به وجوب متصل و تدلّى ذاتى و دنّو مطلق حقيقى براى آنها پيدا شده و رسوم غيريت بكلى مرتفع شده، با اين وصف، به تمام وظايف عبوديت اقدام و قيام مىنمايند. و عبوديت آنها بالرويّه و بالتفكر نيست، بلكه عبوديت بالتجلى است، چنانچه اشاره به اين معنى دارد نماز شب معراج رسول اللّه، صلّى اللّه عليه و آله.
فصل در بيان اخلاص بعد از عمل است
بدان كه آنچه در حديث شريف است كه الإبقاء على العمل حتّى يخلص أشدّ من العمل» تحريص بر آن است كه انسان از اعمالى كه مىكند بايد مراعات و مواظبت نمايد، چه در حين اتيان آن و چه بعد از آن. زيرا كه گاه شود كه انسان در حال اتيان عمل آن را بىعيب و نقص تحويل دهد و خالى از ريا و عجب و غير آن باشد، ولى بعد از عمل به واسطه ذكر آن به ريا مبتلا شود. چنانچه در حديث شريف كافى وارد است:
عن أبي جعفر، عليه السّلام، أنّه قال: الإبقاء على العمل أشدّ من العمل.
قال: و ما الإبقاء على العمل؟ قال: يصل الرّجل بصلة و ينفق نفقة للّه وحده لا شريك له، فكتب له سرّا، ثمّ يذكرها فتمحى، فتكتب له علانية، ثمّ يذكرها فتمحى، فتكتب له رياء. [1]
[1] محمد بن على بن محمّد عربى (560- 634 يا 7 يا 8) بزرگترين عارف قرن هفتم و از عارفان بزرگ قرون اسلامى است. وى به «ابن عربى»، «محى الدين»، «شيخ اكبر» شهرت دارد. آثار مهم وى در عرفان از عصر وى تاكنون مورد مراجعه و بحث و تدريس، و شرح و تفسير تمامى عارفان و علاقمندان به عرفان مىباشد. فهم كتابهاى وى بخصوص «فصوص» مشكل است و در هر زمان معدود كسانى از عهده آن بر آمدهاند. حدود 200 اثر به وى منسوب است كه مهمترين آنها فتوحات مكيّه، فصوص الحكم، التجليّات الالهيّة، انشاء الدوائر، تفسير قرآن مىباشد. كتاب «فصوص» از كتابهاى اصلى و مهمّ درسى عرفان محسوب مىشود كه بر آن بزرگترين عارفان پس از وى شرح و حاشيه دارند. امام خمينى (س) بر فصوص حواشى نفيسى دارند.
[2] «بدان كه دين چو از آلايش غيريت و خوديت پاك گشت، براى خدا خواهد بود، چه با فناى كلى تو در ذات حق براى تو ذات و صفت و فعل و دين نمىماند. و در غير اين حال دين بحقيقت خالص و پاك نگرديده است و براى خدا نيز نخواهد بود.»
______________________________
[1] اصول كافى، ج 2، ص 297، «كتاب الايمان و الكفر»، «باب الرياء»، حديث 16.