اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، به ما، كه فرمود: الدّنيا مزرعة الآخرة. [1] «دنيا كشتگاه باز پسين است.»، اگر اين چند روزه كشت نكنيم و عمل صالح ننماييم، فرصت از دست مىرود، عالم ديگر كه فرا رسيد و موت حلول كرد، تمام اعمال منقطع مىشود و آمال پايمال مىگردد. و اگر خداى نخواسته با اين عبوديت از شهوات و اسارت از قيد گوناگون هواهاى نفسانيه ملك الموت در رسد، شيطان ممكن است مقصد آخر را كه ربودن ايمان است انجام دهد، و با ما طورى سلوك كند و به قلب ما طورى نمايش دهد كه با دشمنى حق و انبيا و اولياء او از دنيا برويم. و خدا مىداند كه در پس اين پرده چه بدبختيهاست و چه ظلمتها و وحشتهاست.
هان اى نفس خسيس و اى دل غافل، از خواب برخيز و در مقابل اين دشمنى كه سالهاست تو را افسار كرده و در قيد اسيرى در آورده و به هر طرف مىخواهد مىكشاند و به هر عمل زشتى و خلق ناهنجارى دعوت مىكند و وادار مىنمايد قيام كن و اين قيود را بشكن و زنجيرها را پاره كن و آزاديخواه باش و ذلت و خوارى را بر كنار گذار و طوق عبوديّت حق جل جلاله را به گردن نه كه از هر بندگى و عبوديتى وارهى و به سلطنت مطلقه الهيه در دو عالم نايل شوى.
اى عزيز، با آنكه اين عالم دار جزا نيست و محل بروز سلطنت حق نيست و زندان مؤمن است، [1] اگر تو از اسارت نفس بيرون آيى و به عبوديت حق گردن نهى و دل را موحد كنى و زنگار دو بينى را از آيينه روح بزدايى و قلب را به نقطه مركزيّه كمال مطلق متوجه كنى، در همين عالم آثار آن را بعيان مىيابى، چنان وسعتى در قلبت حاصل شود كه محل ظهور سلطنت تامه الهيه شود و از تمام عوالم فسحت و سعه آن بيشتر گردد: لا يسعني أرضي و لا سمائى بل يسعني قلب عبدى المؤمن. [2] و چنان غنا در آن ظاهر گردد كه تمام ممالك باطن و ظاهر را به پشيزى نشمرى، و چنان ارادهات قوى گردد كه متعلق به ملك و ملكوت نگردد و هر دو عالم را لايق خود نداند.