از همه اعضاء بدن نظيفترند. فرمود: چون شيطان وسوسه كرد آدم را و او نزديك آن درخت رفت و نظر به سوى آن كرد، آبرويش ريخت، پس برخاست و به سوى آن درخت روان شد- و آن اوّل قدمى بود كه براى گناه برداشته شد. پس از آن با دست خويش آنچه در آن درخت بود چيد و خورد، پس زينت و زيور از جسمش پرواز نمود. و آدم دست خود را بالاى سرش گذاشت و گريه نمود. پس چون خداوند توبه او را قبول فرمود، واجب نمود بر او و بر ذريّهاش پاكيزه نمودن اين چهار عضو را، پس امر فرمود خداى عزّ و جلّ به شستن روى، براى آن كه نظر نمود به شجره، و امر فرمود به شستن دستها تا مرفق، چون با آنها تناول نمود، و امر فرمود به مسح سر، چون دست خود را به سر گذاشت، و امر نمود به مسح قدمها، چون كه با آنها به سوى گناه رفته بود.
و در باب علّت وجوب صوم نيز در حديث شريف است كه يهودان سؤال نمودند كه به چه علّت واجب نمود خداوند بر امّت تو سى روز روزه در روزها.
فرمود: همانا آدم عليه السلام چون از آن درخت خورد باقى ماند در شكمش سى روز، پس، واجب فرمود خداوند بر آدم و بر ذريّهاش سى روز گرسنگى و تشنگى را، و تفضّل فرمود بر آنها به اين كه در شبها اجازه خوردن داد به آنها.[99] از اين احاديث شريفه اهل اشارات و اصحاب قلوب را استفادههايى باشد كه خطيئه آدم عليه السلام با آن كه از قبيل خطيئات ديگران نبوده، بلكه شايد خطيئه طبيعيّه بوده يا خطيئه توجّه به كثرت كه شجره طبيعت است بوده يا توجّه به كثرت اسمائى پس از جاذبه فناى ذاتى بوده، لكن از مثل آدم عليه السلام، كه صفىّ اللّه و مخصوص به قرب و فناى ذاتى است، متوقّع نبوده. لهذا به مقتضاى غيرت حبّى ذات مقدّس حق اعلان عصيان و غوايت او را در همه عوالم و در لسان همه انبياء عليهم السلام فرمود. و قال تعالى:
وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى.[100] با اين وصف، اين همه تطهير و تنزيه لازم است