خود داعی به رسالت خویش و مبیّن مقام خود به خلایق است و اگر به واسطه تقیّه آن را انکار کند حجّت نیز باطل خواهد شد و کسی نخواهد بود که مقام او را تبیین کند. امّا امام را پیامبر برگزیده و به مردم معرّفی فرموده است، و آنگاه که سکوت اختیار کند و یا آنکه انکار امامت خود کند، قول پیامبر در امامت او کفایت میکند، امّا این جواب ما نیست و ما میگوئیم: حکم پیامبر و امام در امر تقیّه برابر است. پیامبر هم اگر به امر الهی قیام کرده و تبلیغ رسالت نموده و معجزات آورده باشد و سپس گرفتار دشمن گردد برای حفظ جان خود میتواند تقیّه کند، امّا پیش از آن نمیتواند چنین کند و دلیل آن هم این است که پیامبر اکرم در صلح حدیبیه عنوان نبوّت خود را از صلحنامه محو کرد، آنگاه که سهیل بن- عمرو و حفص بن احنف منکر نبوّت او شدند و پیامبر به علیّ علیه السّلام فرمود: کلمه نبیّ را محو کن و بنویس این قرارداد صلح محمّد بن عبد اللَّه است، و این مطلب به مقام نبوّت او ضرری نرسانید، زیرا نشانهها و دلائل نبوّتش پیش از آن بر مردم روشن شده بود. و خدای تعالی عذر عمّار یاسر را پذیرفت، آنگاه که مشرکین او را به دشنام و بدگویی به پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم واداشتند و میخواستند او را بکشند که او پیامبر