مگر آنکه بر صحّت اصل آن دلیل بیاوریم (1) و دلائل ما بر صحّت این اصول در کتب ما موجود است. مثلا اگر پرسشگری از صحّت احکام و شرایع از ما پرسش کند، ما ناچاریم او را بر صحّت خبر و صحّت نبوّت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم و اینکه آن حضرت به این احکام و شرایع فرمان داده است دلالت کنیم، و پیش از آن بایستی اثبات کنیم که خدای تعالی واحد و حکیم است و اینها همه بایستی پس از اثبات حدوث عالم باشد، و این نظیر همین سؤالی است که شما در باره امامت دارید، من در این سؤال تأمّل کردم و غرض آن را سست و ضعیف یافتم و آن این است که میگویند: اگر حسن بن علیّ علیهما السّلام بر امامت امام زمان علیه السّلام نصّی صادر کرده باشد دیگر غیبت موضوع ندارد. امّا جواب آن این است که غیبت، عدم نیست، گاهی انسان در شهری غایب میشود که قبلا در آن معروف بوده و دیده میشده است پس او در شهر دیگر غایب است. همچنین گاهی ممکن است که انسانی در میان قومی غایب باشد، امّا در میان قومی دیگر غایب نباشد و یا از دشمنانش غایب باشد، امّا در میان دوستانش غایب نباشد، در این موارد هم میگویند او غایب و پنهان است. در باره امام زمان علیه السّلام نیز چنین است، میگویند او غایب است زیرا از چشم