responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 299

صحیح و سالم میمانند از آن جهت است که اصلا مسافتی را طی نکردهاند تا سقوط کنند، بلکه در پای کوه توقّف کردهاند.

اکنون به طرح شبهات معتزله و پاسخ آنها میپردازیم.



و آتش، عنصر دیگری در عالم وجود ندارد و سپس با دقیقتر شدن تجربیاتش پی برده است که این چهار عنصر هم عناصر بسیط نیستند و به مدد علم به عناصر دیگری دست یافته است و آنگاه خواسته است خدا را نیز در بین همین مخلوقات و عناصر پیدا کند لذا این سؤال را برای خود مطرح کرده است که آیا موجودی اینچنین را میتوان در عرض این اشیاء پیدا کرد یا نه؟ (و واضح است که طرح این سؤال از اصل غلط است).

ب. مسأله دیگر، مسأله «زمان» است. در مورد زمان چگونه باید تحقیق کرد؟ آیا تحقیق درباره زمان همانند تحقیق درباره علّت یا علل سرطان است؟ آیا باید در آزمایشگاهها به جستجوی آن پرداخت؟ آیا زمان همچون جزئی از اجزاء عالم است و یا اینکه چیزی است که همه اشیاء را در برگرفته و در همه جا هست و بعدی از ابعاد همه اشیاء است؟

پاسخ آن است که کسی که زمان را همچون جزئی از اجزاء عالم میپندارد به راه خطا رفته است. در واقع، جستجو برای پیدا کردن زمان، کاری عبث و بیهوده است و مسلّما نتیجه این کار عبث هم رسیدن به بن بست و لغزیدن به پرتگاه است. امّا اگر از اوّل، مسأله به صورت صحیح طرح شود که آیا این عالم که دارای ابعاد سه گانه طول و عرض و عمق است بعد دیگری به نام «زمان» هم برای آن متصوّر است یا نه؟ مسلّما طرز تحقیق هم فرق میکند و خیلی زود هم میتوان به این نتیجه رسید که: «زمان هم حقیقتی است از حقایق عالم».

ج. مسأله دیگر، موضوع «مادّه اولی» (مادّه اصلی عالم) است که آیا در هر یک از اشیاء این جهان، مادّهای نهفته است که هر وقتی به یک صورتی درمیآید؟ در این مورد هم نمیتوان در بین اشیاء عالم چنین چیزی را جستجو کرد زیرا هر چه را از اشیاء این عالم بیابیم، خود صورتی است از صورتهای این مادّه و نه خود این مادّه.

نسبت مادّه به صورتهایی که میپذیرد همانند نسبت یکی از حروف الفباست نسبت به حرکات گوناگونی (فتحه و کسره و ضمّه و سکون) که به خود میگیرد. مثلًا اگر حرف «ب» را در نظر بگیریم همیشه یکی از این حرکات را دارد و هرگاه که تلفّظ شود حتما با یکی از این حرکات همراه است؛ امّا حرف «ب» کدامیک از این حرکات است؟

هیچکدام، حرف «ب» مادّهای است که با یکی از این حرکات توأم میشود، و این مادّه همیشه یکی از این چهار صورت را به خود میگیرد. حرف «ب» چیزی است که جدا از این حرکات وجود پیدا نمیکند امّا به عنوان مادّهای که همراه این حرکات است وجودش را درک میکنیم. پس حرف «ب» را نمیتوان پیدا کرد ولی وجودش را میتوان درک کرد، زیرا فرق است بین پیدا کردن، یعنی شیئی را در عرض اشیاء دیگر قرار دادن، و بین درک کردن، که وجود چیزی را همراه اشیاء دیگر میتوان درک کرد. پس اگر کسی بخواهد حرف «ب» را به صورت امری جدا پیدا کند هرگز آن را پیدا نخواهد کرد ولی اگر در پی درک کردن آن به همراه اشیاء دیگر (یعنی فتحه و کسره و ضمّه و سکون) باشد مسلّم است که به نتیجه خواهد رسید.

در هر یک از مسائل فوق اگر مسأله به صورت صحیح طرح نشود انسان را از جاده مستقیم خارج خواهد کرد. لذا برخی از فلاسفه در اثر عدم طرح صحیح مسأله، وجود زمان را انکار کرده و گفتهاند زمان یک امر ذهنی است نه خارجی، و یا گفتهاند خدا وجود ندارد. بلی زمانی و مکانی که آنها طرح کردهاند و نیز خدایی که آنها آن گونه طرح کردهاند مسلّما وجود ندارد، ولی اگر مسأله را درست طرح کرده بودند به طور قطع دچار اشتباه نمیشدند.

لذا گفتهاند: «خوب طرح کردن مسأله، نیمی از پاسخ آن است».

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست