نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 294
شک نیست که عدم، عینیت واقعی ندارد یعنی بدون شک در ظرفی از ظروف و وعائی از اوعیه واقع، از برای عدم، یک مصداق واقعی یافت نمیشود و مطابق آنچه در مبحث اصالت وجود گذشت، از برای هیچ چیزی غیر از «وجود» مصداق واقعی یافت نمیشود و بنابراین عدم در دفتر واقع حسابی ندارد ولی بدون شک «عدم» در ذهن ما مفهومی دارد که مغایر با مفهوم «وجود» و نیز مغایر با مفاهیم «ماهیات» است و همان گونه که مفهوم وجود زائد بر ماهیت است مفهوم عدم نیز چنین است و هر یک از دو مفهوم وجود و عدم بالضّروره مغایر با یکدیگرند و بالضّروره ذهن احکامی صادر میکند که «عدم» یا «معدوم»، موضوع و یا محمول آن قضایا قرار میگیرد، و نمیتوان گفت که قضایایی که در ترکیب آن قضایا «عدم» و «معدوم» دخالت دارد کمتر است از قضایایی که در ترکیب آنها «وجود» و «موجود» دخالت دارد. پس تصوّرات و اندیشههای ذهنی ما همان طور که آمیخته با یک سلسله ماهیات است آمیخته به «عدم» و «معدوم» نیز هست. پس «عدم» و «معدوم»- همانند ماهیات- هر چند در دفتر واقع و نفس الامر حسابی ندارد ولی در دفتر اندیشه سازی ذهن حساب مهمّی دارد و ما در پاورقیهای اصول فلسفه و روش رئالیسم گفتهایم که: تا هنگامی که ذهن و طرز اندیشه سازی ذهن را کاملا نشناختهایم نمیتوانیم «فلسفه» به معنای واقعی داشته باشیم.
به عبارت دیگر عدم و معدوم در مرحله عین و واقع نقشی ندارد، ولی از ارکان ضروری شناخت و معرفت است. همان طور که بدون تصوّر وجود و عدم و کلّیت و جزئیت و سایر معقولات ثانیه فلسفی و منطقی شناخت نامیسّر است، بدون تصوّر عدم و معدوم هم شناخت نامیسّر است.
اکنون که به اهمّیت «عدم» و «معدوم» در طرز اندیشه سازی ذهن و نقش آن در شناخت بشر اشاره شد، به مسائل مربوط به عدم و معدوم میپردازیم.
مسأله اوّل
یکی از مسائل مربوط به عدم و معدوم این است که عدم منقسم نمیشود به ثابت و منفی و به عبارت دیگر هر چیزی که معدوم است، خواه ممکن باشد و خواه ممتنع، «نیست محض» و منفی است و همان طور که وجود درباره او صادق نیست، ثبوت هم درباره او صادق نیست؛ و به عبارت دیگر زیادت و مغایرت ماهیت با وجود فقط در ذهن
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 294