responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 596

نفس در یک درجه بالاتر چشمهایش را باز میکند و هشیارتر میگردد، میشود «نفس لوّامه» که خودش خودش را ملامت میکند. اگر دو تا بود که دیگر ملامت [خود] معنی نداشت. خودش کار بدی کرده، بعد خودش خودش [را محاکمه میکند] [1]، در آن واحد خودش میشود قاضی، خودش میشود مدّعی، خودش میشود مدّعی علیه، و علیه خودش حکم صادر میکند. محاسبة النفس معنایش همین است. لا اقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ [2]. این را در ردیف قیامت هم ذکر کرده که همانطور که در قیامت خداست که به حسابها رسیدگی میکند، خداوند به انسان یک درجهای از روح و روان داده که از خود انسان در دنیا حساب میکشد. یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی الی رَبِّک [3].

این است که انسان یک شخص واحد و یک شیء واحد است که این پلّهها را طی میکند. نفس امّاره همان نفس لوّامه است و نفس لوّامه همان نفس مطمئنّه است امّا اینها در درجات مختلف هستند، درجاتش هم مربوط به این است که در چه درجهای از توجّه و آگاهی و تذکر و صفا و نبودن حجابها و داشتن ایمان و یقین بیشتر و امثال اینها باشند، و الّا همان یکی است.

خلاصه

پس این نظریه آقای دورکهیم- که ضمن این که یک نظریه جامعهشناسی است یک نظریه روانشناسی هم میخواهد باشد- غلط است؛ انسان دو شخصیت مستقل و جدا از یکدیگر ندارد، یک «من» است در انسان که همه کارهای متضاد را در آن واحد انجام میدهد. پس این توجیه که انسان دو «من» دارد، یک «من» خودش را فراموش کرده و بعد آنچه را که از آن «من» صادر میشود به «غیر من» و به «جز من» نسبت داده که آن «جز من» ماوراء الطبیعه است، صحیح نیست؛ اصلًا دو «من» در کار نیست که به این شکل بخواهد در بیاید.


[1]. [افتادگی از نوار است.]

[2]. قیامة/ 1 و 2.

[3]. فجر/ 27 و 28.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 596
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست