نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 3 صفحه : 515
مولوی هم میگوید:
در حدیث آمد که خلّاق مجید
خلق عالم را سه گونه آفرید
بعد سه گونه را بر اساس همین حدیث که شیعه و سنّی روایت کردهاند شرح میدهد.
این ترکیب انسان- به تعبیر حدیث- از جنبه فرشتهای و جنبه حیوانی (یک موجود فرشته- حیوان) قهراً در انسان دو گرایش متضاد به وجود آورده، گرایشی رو به بالا و گرایشی رو به پایین، گرایشی آسمانی و گرایشی زمینی. آنگاه خدا به انسان عقل و اراده داده است و او را در میان این دو راه [مختار کرده است:] انّا هَدَیناهُ السَّبیلَ امّا شاکراً وَ امّا کفوراً[1]. او را در میان دو راه قرار داده و به او اراده مطلق و آزاد داده است که خودش از این دو، یکی را انتخاب کند. تضادهای تاریخ هم از این تضاد سرشتی انسانها سرچشمه میگیرد، یعنی انسانهایی که در جهت آسمانی و عقلانی پیش رفتهاند گروه اهل حق و جند اللَّه را تشکیل میدهند و انسانهایی که در حیوانیت سقوط کردهاند، انسانهای حیوان صفت و پست، [گروه اهل باطل و جند الشیطان را.]
نبردهای انسانی تاریخ، صرف نبرد طبقه محروم با طبقه برخوردار به خاطر منافع نیست، نبرد طبقه حقجو با طبقه منفعتجوست. البتّه قهراً طبقه محروم- چون برای او هم فال است و هم تماشا- بیشتر گرایش به حق دارد، زیرا برای او «حق» دو خصلت دارد: یکی اینکه آن روح حقگرای او را، و به تعبیر قرآن روح حنیف او را- که گفتیم «حنیف» یعنی حقگرا و «حنیفیت» یعنی حقگرایی- آن خصلت حنیفیت او را ارضاء میکند، و دیگر آنکه ضمناً حقوقش را به دست میآورد.
تمثیل مولوی
پس انسانیت در این مکتب ناشی از آن جنبه معنوی روحی ملکوتی انسان است بر خلاف گرایشهای مادّی انسان، و آنگاه انسان در میان این تضاد باید یکی را انتخاب