نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 27 صفحه : 801
اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالوا انّا سَمِعْنا قُرْ اناً عَجَباً ... این نکته خیلی جالب توجهی است یعنی منشأ یک تفکر در انسان میشود. میفرماید: ای پیغمبر! به مردم بگو اینجور به من وحی شده است که چنین جریانی پیش آمده، یعنی پیغمبر از طریق وحی این جریان را بازگو میکند نه از طریق مستقیم؛ نمیگوید گروهی از جن پیش من آمدند، اینچنین گفتند و من چنین گفتم؛ میگوید به من وحی شده که چنین جریانی رخ داده است؛ گروه اندکی از آنها آمدهاند و استماع قرآن کردهاند و بعد رفتهاند در میان خود چنین سخنانی گفتهاند؛ یعنی از نظر پیغمبر وقتی که جریان واقع شده است به صورت مباشر نبوده است، که پیغمبر از طریق وحی از جریان آگاه میشود. در یک جای دیگر قرآن هم که یا اشاره به همین جریان است یا به جریانی مشابه آن، عیناً همینطور ذکر شده است. قبلًا در سوره احقاف خواندیم:
در آنجا هم قضیه به همین شکل بازگو شده است، چرا؟ چون قضیه به شکل دیگری نبوده است و قهراً به شکل دیگری بازگو نشده است.
حال وقتی که بناست این گروهِ مخلوق هم مانند گروه انسانها مکلّف و موظّف باشند و تکلیف و مسؤولیت داشته باشند و شریعت برای آنها هم باشد چرا این برخورد یک برخورد مستقیم نبوده است که بیایند در حضور پیغمبر، او هم آنها را شهود کند و مستقیم با آنها مشافهه و مکالمه نماید؟ چرا قضیه به شکلی بوده که گویی در غیاب پیغمبر صورت گرفته است که بعد پیغمبر میگوید به من وحی شد که چنین جریانی رخ داد؟
من حدس میزنم این امر برای آن است که جن یک موجود منحطتر از انسان