responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 26  صفحه : 661

شعر نظرش به شیطان است، بالاخره شیطان هر چه بود در مقابل او خود نشان داد؛ این نهایت کمال است برای شیطان و نهایت بدبختی و ذلت است از آدم و از همه فرشتگان که تا خدا گفت سجده کنید، همه فرشتگان گفتند چَشم. آن که از خودش شخصیت نشان داد شیطان بود، گفت ابداً، اعتنا ندارم. حرفشان به این شکل است.

تکبر، تسلیم نبودن، عصیان کردن ولو در مقابل خدا، کمال انسانیت است. شیطان شدن و «نه» گفتن، سجده نمیکنم، امرت را اطاعت نمیکنم، این کمال است، چون در مقابل او هم باز از خودش خود نشان میدهد، شخصیت نشان میدهد، بیشخصیتی نشان نمیدهد که بگوید بله.

داستان گربه مزاحم

این همان العزیز الکریم است که قرآن دارد میگوید. حالا در قدیم آن العزیز الکریمها فلسفه نداشتند، امروز اگزیستانسیالیسم دارد فلسفه هم برایش میسازد. داستان معروف آن گربهای است که یک بابایی گربه مزاحمی داشت و هر وقت سفرهاش را پهن میکرد این گربه میآمد یک «مَوْ» میگفت. او هم چیزی به او میداد ولی گربه هم که بیحیاست، گوشتهایش را میدزدید. او هم نمیخواست این گربه را ناراحت کند. برای اینکه خودش را از شر او خلاص کند، روزی گربه را داخل جوال کرد و رفت در محله دیگری انداخت و خیال خودش را راحت کرد. سر ظهر که آمد سفرهاش را پهن کرد و با خیال راحت نشست، دید گربه آمد سر سفره گفت «مَوْ». عجب کاری! این از کجا راه را پیدا کرد؟! این دفعه رفت او را در بیرون شهر انداخت، باز به خیال اینکه خیال خودش را راحت کرده. روز دیگر آمد سر سفره نشست، باز این گربه آمد گفت «مَوْ». خدایا این را چکار بکنم؟ به شر این گرفتار شدهام! آخرش گفت من یک بلایی به سر تو بیاورم که دیگر نتوانی بیایی.

رفت تختهای درست کرد و روی آن را قیراندود کرد و پای گربه را روی این قیرها محکم کرد و او را برد در رود نیل روی آب رها کرد. گربه هم رفت. اتفاقاً حاکم وقت در کناری نشسته بود و داشت این رود را تماشا میکرد، یک وقت از دور دید یک موجودی دارد به این سو میآید. وقتی نزدیک شد به غواصان گفت ببینید آن چیست، بروید آن را بیاورید. غواصان رفتند نزدیک، دیدند یک گربه است، ولی امر بود باید میآوردند، گربه را سالم آوردند تحویل دادند. حدس زدند، گفتند هر که

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 26  صفحه : 661
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست