responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 779

حدیثی از پیغمبر اکرم در این زمینه هست (در سنن ابی داود) که واقعاً اعجاز است. میفرماید:

مَنْ لَمْ یغْزُ وَ لَمْ یحَدِّثْ نَفْسَهُ بِغَزْوٍ ماتَ عَلی شُعْبَةٍ مِنَ النِّفاقِ..

مسلمانی که غزو نکرده باشد (غزو همان جهاد است) یا لااقل در دلش حدیث نفس غزو نداشته باشد، اگر بمیرد در یک شعبهای از نفاق مرده است، یعنی خالی از یک نوع نفاق نیست. البته این از آن نفاقهای غیر مستشعر است که خود آدم هم نمیداند منافق است ولی واقعاً منافق است.

داستان مرد زاهد و جهاد

مولوی داستانی در مثنوی آورده. داستان شیرینی است و عالی نقل میکند [1] میگوید: مرد زاهدی بود که خیلی مقید و متعبّد و متشرّع بود و همه عبادتها، اعمّ از واجبات و مستحبات را انجام میداد. یک وقت به فکر افتاد که ما تمام عبادتها را انجام دادهایم ولی یک عبادت را که جهاد در راه خداست انجام ندادهایم؛ فردا میمیریم، ثواب این را هم برده باشیم. به سربازی گفت: ما از ثواب جهاد محروم ماندهایم، آیا ممکن است اگر جهادی پیش آمد ما را هم خبر کنی که میخواهیم برای ثوابش شرکت کنیم؟ گفت: چه مانعی دارد. آن سرباز روزی آمد او را خبر کرد که آماده باش که عازم هستیم، گفتهاند کفار حمله کردهاند، سرزمین مسلمین را اشغال نمودهاند، زنهای مسلمین را اسیر کرده و مردهاشان را کشتهاند، زود حرکت کن. عابد هم اسلحه پوشید و اسبش را سوار شد و شمشیرش را برداشت و همراه اینها راه افتاد.

روزی در یک جا که پایین آمده و خیمه زده و نشسته بودند، یکمرتبه صلای عمومی زدند که دشمن رسید، و دستور اکید و شدید که حرکت کنید. سربازهای آزموده مثل برق اسلحهشان را پوشیدند و یک دقیقه هم طول نکشید که پریدند روی اسبها و دیوانه وار تاختند. این زاهدی که وضویش نیم ساعت طول میکشیده


[1]. مولوی با اینکه یک مرد درویش عارفی هست ولی عجیب همه نکات را توجه دارد.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 779
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست