[در روز عاشورا امام حسین] گاهی سوار اسب میشد و با مردم صحبت میکرد.
یک نوبت که میخواست صدایش را همه بشنوند سوار شتر شد که بلند باشد (مثل کسی که روی منبر است و از دیگران بالاتر است، چون دیگران سوار اسب بودند) و در وسط میدان همه او را ببینند. آنگاه جملات فوق را فرمود: هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ ما کجا و تن به خواری دادن کجا؟! تفاوت از زمین تا آسمان است. خدای ما برای ما ذلت را نمیپسندد، پیامبر نمیپسندد؛ آن دامنهایی که ما در آن دامنها پرورش یافتهایم، دامن علی و پستان زهرا به ما اجازه نمیدهد. اگر از مؤمنین جهان تا دامنه قیامت بپرسند، رفراندوم کنند که شما برای حسین ذلت را میپسندید یا شمشیر را، تمام مؤمنین عالم خواهند گفت ما شمشیر را میپسندیم نه ذلت را. مِنْ انْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارعِ الْکرامِ آنها نمیپسندند که ما اطاعت لئیمان و پست فطرتان را ترجیح بدهیم بر خوابگاه مردمان بزرگوار، یعنی بر مقاتل و کشتنگاهها.
از سخنان امام در روز عاشوراست: لا وَ اللَّهِ لا اعْطیهِمْ بِیدی اعْطاءَ الذَّلیلِ وَ لا افِرُّ فِرارَ الْعَبیدِ[3]. همچنین از سخنان آن حضرت است: الصِّدْقُ عِزٌّ وَ الْکذْبُ عَجْزٌ (نظیر این جملهها در کلمات ائمه زیاد داریم) راستی عزت است و دروغ از ناتوانی است.
نکتهها همه در این موارد است که تدریجاً شرح میدهم. این گونه تعبیرات خیلی معنی دارد: به این دلیل باید دنبال راستی بود که راستی عزت است و یک انسان
[1]. مقتل خوارزمی، ج 2/ ص 7 و 8؛ و با اندک اختلافی تحف العقول، ص 171؛ لهوف (با ترجمه)، ص 97 و 98[2]. مقتل خوارزمی، ج 2/ ص 7 و 8؛ و با اندک اختلافی تحف العقول، ص 171؛ لهوف (با ترجمه)، ص 97 و 98[3]. انساب الاشراف، ج 3/ ص 188 [ترجمه: نه، به خدا قسم مانند یک انسان ذلیل با آنها بیعت نمیکنم و نیز مانند یک برده فرار نمیکنم.]
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 22 صفحه : 400