responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 341

و بلاشرط و بدون هیچ قیدی، به اثر و نتیجهاش کار ندارد. میگوید راست بگو ولو برای تو نتایج زیانآور داشته باشد و دروغ نگو ولو منافع زیادی برای تو داشته باشد. او اساساً این حرفها در کارش نیست، میگوید مطلقاً راست بگو و مطلقاً دروغ نگو. گفت:

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

در اندرون ما خدا یک چنین قوّه آمر و فرماندهی قرار داده با یک سلسله فرمانها و تکلیفها که از درون ما به ما فرمان اخلاقی میدهد. به عبارت دیگر، بشر «تکلیفْ سرِ خود» به دنیا آمده. (میبینید بعضی از پالتوها را میگویند پالتوهای آستین سر خود). دیگران میگویند انسان مستعدِ تکلیف به دنیا آمده، قابل برای اینکه بعدها مکلّف بشود به دنیا آمده است. کانت میگوید: اصلًا بشر مکلّف به دنیا آمده؛ تکلیفهایش همراه خودش هست [1]. انسان «تکلیفْ سرِخود» به دنیا آمده است؛ یعنی پارهای از تکلیفها در درون خودش گذاشته شده، نیرویی در درون خودش هست که آن فرمانها را مرتب به او میدهد.

عذاب وجدان

بعد میگوید: آیا هرگز تلخی پشیمانی را چشیدهاید؟ هیچ کس نیست که یک کار غیر اخلاقی کرده باشد و بعد خودش تلخی آن کار را نچشیده باشد. آدم غیبت میکند و در حالی که غیبت میکند گرم است، مثل آن آدمی که دعوا میکند و در حال دعوا آنچنان گرم است که جراحاتی به بدنش وارد میشود حس نمیکند، ولی وقتی که دعوا تمام میشود و به حال عادی برمیگردد تازه درد را احساس میکند.

انسان در حالی که گرم یک هیجانی هست غیبت میکند، لذت میبرد مثل لذت آدم گرسنهای که- به تعبیر قرآن- گوشت مرده برادرش را بخورد. اما همینکه این حالت رفع بشود، یک حالت تنفری از خودش در خودش پیدا میشود، احساس میکند که از خودش تنفر پیدا کرده، دلش میخواهد خودش از خودش جدا بشود، خودش را


[1]. البته مقصود تکلیفهای غیر وجدانی نیست، پارهای از تکلیفات است. او فقط تکلیفهای اخلاقی را میگوید.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 341
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست