responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 283

در همان روز آفتاب منکسف شد. مردم گرفتن آفتاب را حمل کردند که به سبب عزادار شدن رسول اکرم و مردن ابراهیم بوده. رسول خدا به منبر رفت و فرمود:

خورشید و ماه دو آیت از آیات پروردگارند و برای مردن کسی نمیگیرند، گرفتن آفتاب در این روز رابطهای با مردن فرزند من ندارد. به این طریق، آسایش خیالی مردم را برهم زد.

عرض کردم که در ادبیات ما این معنا منعکس شده که رنج و دردی که ناشی از حساسیت ضمیر و وجدان است بر بیدردی و آسایش ناشی از لَختی و بیحسی و افسردگی و جهالت ترجیح دارد، به طوری که کلمه «بی درد» دشنام تلقی میشود چون کنایه است، ذکرِ لازم و اراده ملزوم است، یعنی حس نداری که درد را حس کنی. در مقابل، گاهی در ادبیات ما قطعههایی پیدا میشود که نقطه مقابل این است؛ میبینیم ندانستن و حس نکردن را بر دانستن و حس کردن- که برای انسان تولید دردسر و رنج میکند- ترجیح دادهاند، مثل اینکه یکی میگوید:

دشمن جان من است عقل من و هوش من

کاش گشاده نبود چشم من و گوش من

این درست نیست. همان طوری که عرض کردم، چشم باز و گوش باز و عقل روشن هرچند به اصطلاح دردسرهایی و ناراحتیهایی همراه دارد ولی هرگز و به هیچ وجه چشم بسته و گوش بسته و عقل متحجّر نمیتواند بر چشم باز و گوش باز ترجیح داشته باشد. این درست نیست که «دشمن جان من است عقل من و هوش من». هیچ وقت عقل دشمن نمیشود. صدیق ترین و صمیمی ترین دوستان آدمی همان عقل اوست. رسول خدا فرمود:

صَدیقُ کلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ..

امیرالمؤمنین میفرماید:

لَیسَتِ الرُّؤْیةُ کالْمُعاینَةِ مَعَ الْابْصارِ، فَقَدْ تَکذِبُ الْعُیونُ اهْلَها وَ لا یغُشُ

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست