بدانید که ریای کم و کوچک هم شرک به خداست و همنشینی با هواپرستان فراموشخانه ایمان است.
تعبیر بسیار رسا و کامل همین است که علی فرمود فراموشخانه است؛ یعنی انسان آنقدر تحت تأثیر دوستان و معاشران بد هست که تا وقتی که با آنها هست مثل این است که او را در فراموشخانه بردهاند، افکار و عقاید پاک خود را موقتاً از یاد میبرد، مثل این است که در آن وقت همچو افکار و عقایدی نداشته است. در [عرف] معروف است که معاشرت بوی دارد، یعنی هرکس بوی معاشرت را میگیرد، بوی خوی میآورد. شاعر میگوید:
از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت
من را بگذاشت جستجوی تو گرفت
دیگر ز منش هیچ نمیآید یاد
بوی تو گرفته بود و خوی تو گرفت
باز هم عوامل دیگری برای سیاه دلی هست که ان شاء اللَّه بعداً مفصلتر صحبت میکنم. اصل مطلب این است که ما به این اصل تسلیم بشویم که تا قابلیت و استعداد نباشد هیچ کمالی صورت نمیگیرد. تهذیب و تصفیه نفس برای این است که قابلیت و استعداد ذاتی انسان برای ترقی ضایع نشود و بلکه بیشتر بشود: قَدْ افْلَحَ مَنْ زَکیها. وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّیها[2] رستگار شد آن کس که روح خود را پاک و پاکیزه نگاه داشت، زیان برد آن کس که غشّی و غلّی در روح خود وارد ساخت.
سلب استعداد و قابلیت روح از آن نظر که روحْ جوهر زنده است، نظیر سلب