responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 21  صفحه : 368

متوجه شد و او را کشت. بعضی میگویند روی حسادت این کار را کرد و گفت: اگر بنا باشد ملکه در اختیار کسی باشد، چرا در اختیار خودم که آجودانش هستم نباشد؟ تو از خراسان راه افتادهای آمدهای اینجا؟! بعضیها که خواستهاند این کار را توجیه کنند گفتهاند نه، به امر خود ملکه کشت. وقتی که کشته شد، ملکه برای اینکه از خودش دفاع کرده باشد که او قصد سوء به من داشت و فردا نگویند که او عاشقش را بیجهت کشته، دستور داد که جنازه او را دم دروازه بهدار کردند برای اینکه به مردم بگویند این قصد سوء داشت که کشته شد، و مردم نگویند که با همدیگر قرار محرمانهای داشتند.

رستم فرخزاد از خراسان به قصد حمله به دربار ساسانی و کشتن سرداری که پدرش را کشته بود حرکت کرد. در همین گیرودارها بود که حمله اعراب مسلمان شروع شد. تازه رستم فرخزادِ پدرکشتهای که پدرکشتگیاش هم به واسطه یک عامل جنسی بوده، مأمور شد برود از این سلطنت دفاع کند.

خود اینها نوشتهاند که اول آمد به مدائن و عده زیادی را کشت، [بعد به جنگ اعراب رفت] و نوشتهاند اگر لشگر مدائن با همین رستم که از خراسان حرکت کرده بود همفکر و همعقیده بود و با همدیگر به جنگ اعراب میرفتند، شاید جلو اعراب را میگرفتند، ولی یک جریان عشقی سبب شد که باز ایرانیها از نظر نیروی نظامی ضعیفتر بشوند.

ما نظیر این قضایا را در تاریخ، زیاد میتوانیم پیدا کنیم. وقتی که ما قائل به این موضوع نشدیم که «همه چیز را عامل اقتصادی میچرخاند و شکل اقتصادی اجتماع که تغییر بکند همه چیز تغییر میکند» این [مشکل که این گونه قضایا را چگونه میتوان توجیه کرد] از میان میرود. و [همینطور است] وقتی که ما برای عقیده و ایمان اصالت قائل شدیم؛ یعنی گفتیم بشر در عین حال یک موجود عقیدهای و یک موجود ایدهای است و به خاطر عقیده و ایمانش در همه شئون اجتماعی خود تصرف میکند، پا روی جاه میگذارد، پا روی مال و ثروت میگذارد، که قرآن نقل میکند: وَ یؤْثِرونَ عَلی انْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ [1].

بنابراین نمیشود به این استدلال قانع شد که چون زیربنای اجتماع روابط


[1] حشر/ 9

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 21  صفحه : 368
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست