responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 21  صفحه : 367

نعمان بیچاره وقتی که قضیه را فهمید، برای اینکه مطلب را حل و رفع سوء تفاهم کند، خودش آمد ولی جناب پرویز آنقدر عصبانی بود که مجال دفاع به او نداد، گفت: او را بیندازید زیر پای فیل. او را زیر پای فیل انداختند و کشتند.

نعمان چون از قبل این خطر را احساس میکرد، زن و بچه و کسان خودش را به قبیله بنی شیبان- که قبیله قویی بود- سپرد و در حمایت آنها قرار داد؛ از این حس عربی که مستجیر را پناه میدهند، استفاده کرد.

پرویز به این قناعت نکرد که خود نعمان را کشت؛ دستور داد بروند و تمام اموال و ثروتش را بیاورند، زن و بچهاش را هم به اسارت بیاورند، مخصوصاً آن دختر ایده آل را هم بیاورند.

ولی آن دختر در قبیله بنی شیبان بود. قبیله بنی شیبان گفتند: هرگز کسی را که در پناه و جوار ماست تسلیم نمیکنیم. لذا میان ایرانیها و اعراب جنگ معروف «ذیقار» درگرفت. این جنگ در همین عراق صورت گرفته است. برای اولین بار اعراب شکست فاحشی به ایرانیها دادند. هرگز در تاریخ سابقه نداشت که ایرانیها از اعراب شکست بخورند. اعراب خودشان را کوچکتر از این میدانستند که با ایرانیها بجنگند. وقتی که شکست دادند، فهمیدند که میشود با اینها جنگید و شکستشان داد.

نوشتهاند یک عامل اساسی که سبب شد اعراب بعد از آنکه مسلمان شدند به ایران حمله کنند و از حمله به ایران بیم نداشته باشند، جنگ ذیقار بود و این جنگ را یک عامل جنسی ایجاد کرده بود. اگر این جنگ رخ نمیداد، به عقیده این مورخین اعراب این جرأت را به خود نمیدادند که به ایران حمله کنند.

جریان دیگر، ماجرای معروف آذرمیدخت است. آذرمیدخت یکی از دو دختر خسروپرویز است که پادشاه ایران شد و بسیار زیبا بود. پدر رستم فرخزاد از او خواستگاری کرد.

اینجا تاریخ دو جور میگوید، یعنی مجهول است. بعضی میگویند [آذرمیدخت] گفت که من زن تو نمیشوم ولی اگر محرمانه بیایی، حاضرم که عاشق و معشوق یکدیگر باشیم. اما بعضی میگویند اصلًا به او برخورد؛ مخصوصاً [فرخزاد را] آورد تا به دامش بیندازد.

[آذرمیدخت] آجودان مخصوصی داشت که وقتی [فرخزاد] در نیمه شب آمد،

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 21  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست