responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 2  صفحه : 204

ولی آنجا که تحت تأثیر و نفوذ غیب و ماورای طبیعت قرار میگیرد، از راز نهان خبر میدهد و هنگامی که از او پرسش میشود از کجا دانستی؟ میگوید: خدای دانای آگاه مرا آگاه ساخت.

اگر پیغمبر میگوید: غیب نمیدانم و اگر غیب میدانستم پول فراوان از این راه کسب کرده بودم (لَوْ کنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَکثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ) [2]، میخواهد منطق مشرکان را بکوبد، که غیب دانستن من در حد معجزه و برای منظوری خاص و به وسیله وحی الهی است. اگر غیب دانستن من یک امر پیش خودی بود و برای هر منظوری میشد آن را به کار برد و وسیلهای بود برای جیب پرکردن، به جای آنکه نرخها را به شما اعلام کنم که جیب شما پر شود جیب خودم را پر میکردم!

قرآن در آیه دیگر میگوید:

عالِمُ الْغَیبِ فَلا یظْهِرُ عَلی غَیبِهِ أَحَداً. إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ [3].

خداوند، آگاهِ نهان است، هیچ کس را بر نهان خود آگاه نمیسازد مگر فرستادهای مورد رضایت.

قطعاً رسول اکرم یکی از آن فرستادگان مورد رضایت است.

از همه اینها گذشته، قرآن در آیات فراوانی معجزات رسولان را ذکر کرده است (معجزات ابراهیم، موسی، عیسی)؛ با این حال، چگونه ممکن است وقتی که از پیامبر اکرم معجزه بخواهند- همچنان که از رسولان گذشته معجزه خواستند و آنها اجابت کردند- پیغمبر بگوید: «سبحان اللَّه! من بشرِ رسولی بیش نیستم.»؟ آیا آنها حق نداشتند بگویند آیا پیامبران گذشته که تو خود معجزات آنها را با این همه آب و تاب نقل میکنی، بشر نبودند یا رسول نبودند؟ آیا ممکن است چنین تناقض صریحی در قرآن وجود داشته باشد؟ آیا ممکن است مشرکان متوجه چنین تناقضی نشده باشند؟

اگر این منطق روشنفکری صحیح باشد، پیغمبر به جای اینکه بگوید:


[1]. انعام/ 50.

[2]. اعراف/ 188.

[3]. جن/ 26 و 27.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 2  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست