ما کانَ إِبْراهِیمُ یهُودِیا وَ لا نَصْرانِیا وَ لکنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً[2].
ابراهیم نه یهودی و نه نصرانی بلکه حقجو و مسلم بود.
ختم نبوت
گفتیم که پیامبران با همه اختلافات فرعی و شاخهای، حامل یک پیام و وابسته به یک مکتب بودهاند. این مکتب تدریجاً برحسب استعداد جامعه انسانی عرضه شده است تا بدانجا که بشریت رسید به حدی که آن مکتب به صورت کامل و جامع عرضه شد و چون بدین نقطه رسید نبوت پایان پذیرفت. آن کسی که به وسیله او صورت کامل مکتب عرضه و ابلاغ شد، حضرت محمّد بن عبداللَّه صلی الله علیه و آله است و آخرین کتاب آسمانی قرآن است و همان طوری که قرآن کریم فرموده است:
وَ تَمَّتْ کلِمَةُ رَبِّک صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکلِماتِهِ[3].
پیام راستین و موزون پروردگارت کامل گشت؛ کسی را توانایی تغییر دادن آنها نیست.
اکنون باید ببینیم چرا در گذشته نبوتها تجدید میشد و پیامبران یکی پس از دیگری میآمدند هرچند همه آن پیامبران صاحب قانون و شریعت نبودند و غالباً برای اجرای شریعت موجود مبعوث میشدهاند؟ و چرا پس از حضرت خاتمالنبیین این جریان پایان یافت و نه تنها پیامبر تشریعی (صاحب شریعت) نیامده و نخواهد آمد، حتی پیامبر تبلیغی نیز نیامده و نخواهد آمد؟ چرا؟ در اینجا مختصری به علل