responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 609

میدانستند ولی در اینجور موارد نه به عنوان عنف [بلکه به عنوان یک امر طبیعی مجاز میدانستند.] مثل این است که اگر انسان اسبی میخرد و در کنار خانه خودش نگه میدارد، کاه و جو هم به او میدهد و سوارش میشود، او از نظر خودش یک کار طبیعی انجام داده؛ یعنی این اسب اصلًا برای همین ساخته شده است که سوارش بشوند، یک حقی هم دارد و آن این است که بار زیاد روی پشتش نگذارند، کاه و جو به او بدهند، تشنهاش نگه ندارند، تیمارش کنند، مثلًا اگر مریض شد معالجهاش کنند و ... آنها هم درباره آن جور انسانها همینطور فکر میکردند که اصلًا به درد کار دیگری غیر از این کارها نمیخورند؛ همان فکری که برای یونانیها نسبت به بردهها وجود داشته است که خودشان را یک نژاد فرهنگ ساز و تمدن ساز میدانستند و اصلًا برای بردهها صلاحیت تفکر قائل نبودند و آنها را یک انسانِ تمام نمیدانستند. این هم خودش یک فکری است که وقتی پیدا شد بردگی را به دنبال خودش میآورد.

علل و عوامل دیگری هم ذکر کردهاند. مثلًا بعد از اینکه مسئله مبادله و مسئله مالکیت پیدا میشود، یک نفر که مالک ثروتی میشود و دیگری آن ثروت را از او به یک شکلی مدیون و مقروض میشود (یا از او قرض میگیرد یا به شکل دیگری مدیون او میشود) اعتبار اصل مالکیت به حدی میرسد که به هر حال [شخص قرض دهنده] مال و ثروتی دارد و این نباید از بین برود، چون فرض این است که [مدیون] قانوناً آمده از او قرض کرده که آن را پس بدهد ولی حالا پول ندارد که بدهد و هیچ امکان اینکه پول تحصیل کند هم ندارد. بنابراین یک راه بیشتر برای وصول این پول وجود ندارد و آن این است که رقبه این شخص تحت اختیار او در بیاید، یعنی خودش برده او بشود و برای او کار کند و از این راه دین او ادا بشود، همین کاری که در میان اغلب ملل مخصوصاً در مورد رباها و رباخواریها رایج بوده است؛ چون مسئله سود پول را یک امر مشروع میدانستند و مالکیت را هم یک امر مطلقی میدانستند که به هر حال اگر یک کسی مالک یک چیزی شد و حق مالک از بین رفت، به هر شکل شده باید وصول بشود. ربا را هم که امری مشروع میدانستند. معمولًا اشخاصی هم که دچار ربا میشدند [از عهده آن بر نمیآمدند.] انسان همین قدر که زیر بار قرض ربوی رفت، همه کس قدرت ندارد که آن را یکدفعه ریشه کن کند. یک انسان نیازمند پول ربوی گرفته و حداکثر آنچه که بتواند بدهد به قدر منافع آن پول است و گاهی کمتر از منافعش. بعد این امر همیشه وجود دارد (تا ریشه در آب است امید ثمری هست)، بعد کم کم ربا بر نیروی کار او غلبه میکند، وقتی غلبه میکند دیگر نمیتواند بپردازد، در نتیجه [رباگیرنده میگوید] پس خودت بیا برده بشو.

- این مسئله طرز فکر بردگی را توجیه نمیکند.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 609
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست